موضوعات مطالب
آرشيو مطالب
صفحه ها
آمار و امكانات
دنیای بی امام
پیوندها
سایر امکانات
پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله : اگر بنده ارزش ماه رمضان را بداند، آرزو مى كند كه سراسر سال، رمضان باشد
همه دارايي مادري كه۳۰سال است در غم هجران فرزندش مي‌‌سوزد
حرف هايي از جنس پدر و مادر شهيد مفقودالاثر
 
 

كارگر بودم و دنبال يك لقمه حلال مي‌‌رفتم. براي بچه‌هايم هر لباس مي‌‌خريدم مي‌‌پوشيدند، فقط براي خريدن كفش، آنها را با خودمان مي‌‌برديم. بچه‌هاي من هيچ وقت روي مُد و اين مسائل نبودند، چون هدف از زندگي اين كارها نيست....


برچسب :
نوشته شده در توسط 52560355240585 | لينك ثابت | (0) نظر
كتابي كه رهبرانقلاب خواندنش را مغتنم دانستند

رمان ريشه‌ها بيشتر از يك توصيه‌ي ادبي توصيه‌اي سياسي براي تقويت تصوير ذهني مردم است. با اينكه رمان ريشه‌ها كتاب جديدي نيست، اما براي جامعه‌ي جوان ما كه شايد از تاريخ استعمار و سلطه‌گري غربي‌ها كمتر بداند آموزنده و خواندني است.


به گزارش پايگاه اطلاع‌رساني دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمي سيدعلي خامنه‌اي، رئيس‌جمهور كنوني آمريكا يك سياه‌پوست است. هرچند آمريكا اين روزها نياز دارد كه مسأله‌ي تبعيض نژادي را حل شده معرفي نمايد اما جنبش‌هاي نژادپرستانه‌ از بدو انتخاب باراك حسين اوباما، از هيچ حمله و توهيني به او دريغ نكردند. 

برچسب :
نوشته شده در توسط 52560355240585 | لينك ثابت | (0) نظر
ماجراي متنبه شدن آيت الله بهاءالديني به دليل بداخلاقي با مادر

حضرت آيت الله بهاء الديني درباره نحوه كسب علم و درس خواندن واقعه‌اي را تعريف كرده‌اند كه تاثير بسياري در زندگي‌شان  داشته است:

 

 بنده چهار سال مدام مشغول تفكر بودم؛ تا اين كه دريچه‌اي به رويم باز شد و در موضوعي ده سال به فكر و تعمق اشتغال داشتم و سرانجام به نتيجه رسيدم. اگر تفكر در زندگي انسان باشد، عبادات انسان عمق بيشتري مي يابد و حال معنوي بهتري خواهد داشت.

 

فكر است كه بيداري صبحگاهي آدمي را عظمت مي‌بخشد و به تهجد و عبادات او بها مي‌دهد. بايد قبل از اذان صبح بيدار شويم و مدتي فكر كنيم، تا آثار معجزه آساي تفكر را دريابيم.

 

 

 اگر جاي خلوت و مكاني مقدس را انتخاب كنيم، بركات بيشتري خواهد داشت. بنده اغلب جاهايي كه مي‌خواستم بروم پياده مي‌رفتم و راههاي خلوت را انتخاب مي‌كردم، تا بتوانم بهتر و بيشتر به فكر خود ادامه دهم.گاهي مسيري سي كيلومتر بود، اما خسته نمي‌شدم؛ زيرا هميشه مشغول به تفكر و تعمق بودم.

 

بارها پياده به مسجد جمكران مي رفتم، تا بهتر بتوانم چيزهايي را به دست آورم و فكر كنم. بايد بدانيم كه فكور بودن، نقش ارزشمندي در رسيدن به مقامات معنوي دارد.

بسياري از معضلات فكري و مشكلات علمي انسان حل مي‌شود، مسائلي همچون حاكميت خداي متعال بر هستي، مقام و ارزش معصومين عليهم السلام و نقش آنان در جهان و عالم تكوين، عظمت قدرت الهي و ضعف خرد بشري و قدرتهاي ظاهري در مقابل پرودگار متعال و ... .»

 

ايشان درباره عاقبت بداخلاقي با والدين نيز خاطره‌اي تعريف كرده‌اند و گفته‌اند: در ماه مبارك رمضان، علاوه بر كارهاي روزانه، گاهي ساعتي نزد مادرم مي ماندم و پس از صرف افطار به ادامه درس و بحث و مطالعه مي‌پرداختم.

 

شبي دير وقت به خانه برگشتم، به طوري كه يك ساعت بيشتر به اذان صبح نمانده بود!هنگامي كه وارد خانه شدم، مادرم را چنان ناراحت و آشفته خاطر ديدم كه ناگهان به سوي من آمد و گفت: چرا اين قدر دير كردي؟! از ناراحتي و نگراني تا الان نخوابيده ام.

 

و بنده با غرور جواني اي كه داشتم، به جاي اظهار محبت و عذرخواهي از ايشان گفتم: بي خود نخوابيده ايد، مي خواستيد بخوابيد.اما چندي نگذشت كه چوب اين برخورد غلط را خوردم. هر چند آن شب در پي كار خوب و پسنديده بودم، ولي به خاطر پايمال كردن حقوق ديگران و اذيت پدر و مادر تنبيه شدم.


برچسب :
نوشته شده در توسط 52560355240585 | لينك ثابت | (1) نظر
صله رحم يعني چه ؟

دين مبين اسلام وقتي با بعثت پيامبر در حجاز ظهور كرد ، سنتهايي در مردم عرب بود ، غلط يا درست . اسلام سه جور با سنت هاي غير اسلامي برخورد مي كند . برخورد اول برخورد اثباتي است يعني يك سنتي خوب بوده كه اسلام آنرا نياورده است ولي اسلام آنرا تاييد كرده است . در قبل از اسلام چهار ماه ازسال ، جزء ماههاي حرام بود . در اسلام هم اين ها حرام بود . مثلا ميهمان نوازي عرب و سخاوت . برخورد دوم ، برخورد انكاري بود كه با كارهايي كه كاملا غلط بود ، مخالفت مي شد . مثل خرافاتي كه بود . مثلا اعراب وقتي مي خواستند كه تقاضاي باران بكنند ، به دم گاو چوب      مي بستند  و آنرا آتش مي زدند و مي گفتند كه اين نشانه ي رعد و برق است ، پس باران مي آيد . كسي كه مي خواست مسافرت برود ، آتشي روشن مي كردند تا از روي آن بپرد . از مسافرت برمي گشت ، آتش روشن مي كردند  ، اين ها را اسلام نفي كرد . چه ارتباطي بين آتش و سلامت است ؟ اين ها خرافات است و عقل سليم هم اين ها را      نمي پذيرد . در ضمن خطراتي هم دارد . مثلا آتش روشن ميكردند و دور آن مي گشتند و پيمان مي بستند ، اين روش نادرستي بود . اسلام اين ها را تعطيل كرد . برخورد سوم اصلاحي بود . سنتهايي بود كه بايد در آن تغييراتي ايجاد ميشد . سنتهايي بود كه بد نبود ولي بايد ترميم ميشد . زني اگر شوهرش مي ميرد ، يكسال عده مي گرفت و آن يكسال هم نبايد از خانه خارج ميشد . اسلام عده را تقليل داد و آنرا به چهار ماه و ده روز تبديل كرد . حج مي رفتند ولي عريان دور خانه ي خدا مي گشتند . يا دور بُت مي گشتند . اسلام بت ها را برداشت و گفت كه عريان نباشند .  همه ي سنتهايي كه ما داريم از طريق دين وارد نشده است . وقتي حضرت علي (ع) مالك اشتر را به مصر فرستاد ، براي او نوشت : مالك اگر مردم آن منطقه سنت هاي خوبي دارند با آن مبارزه نكن . فرض كنيد كه ما به آن طرف دنيا مي روييم و مي بينيم كه سنت قشنگي دارند ، اسلام هم با آن مخالفتي ندارد . اسلام هر چيز صالح و خوبي كه به كسي ضربه نزد و خلاف عقل نباشد مي پذيرد . يكي از اين سنتها در ميان ما ايرانيان ، نوروز است . هر كسي براي خودش آغاز سال دارد . اين ها همه اعتباري است . چه مسيحيان كه در دي ميگيرند ، چه عرب ها كه در محرم مي گيرند ، چه ايرانيان كه در اول بهار مي گيرند . امام خميني از ابتدا با نوروز مخالفت نكردند و از سال اول پيام نوروزي داد . مقام معظم رهبري هر سال اسم گذاري ميكنند . اين سنت نوروز از اسلام نيامده است و يك سنت پسنديده است . كه در بطن آن يكسري آداب نهفته است . يكي از اين آداب صله ي رحم است . چقدر زيباست . كينه ها كنار مي رود ، بهم سر مي زنند ، خانه ها تميز مي شود ، بچه ها هديه مي گيرند ، همدلي موج مي زند ، اين خيلي زيباست . همانطور كه طبيعت زيبا ميشود ، خانه ها زيبا ميشود ، لباس ها زيبا ميشود و حال ما هم به بهترين حال تبديل ميشود . صله رحم به ديدن هم رفتن و ديد و بازديد است ، ساعتها كنار هم نشستن است ، ميوه و شيريني خوردن و بهم عيدي دادن است .


برچسب :
نوشته شده در توسط 52560355240585 | لينك ثابت | (0) نظر
سوال و جواب از حجت الاسلام والمسلمين دكتر رفيعي

در مورد راه كارهاي تقويت عزم و اراده توضيحاتي بفرماييد.

پاسخ – حضرت اميرالمومنين مي فرمايد : اگر مي خواهيد عزم تان تقويت بشود بايد حزم تان را تقويت كنيد. هر كس حزمش كم است عزمش هم كم است. حزم يعني عاقبت انديشي. فردي كه وسواس دارد بايد به آخر كار بينديشد. زيرا يك فرد وسواسي اسراف كار است و وقتش را هدر مي دهد و خودش را آزار مي دهد، اينها حرام است .اگر ما به آثار آن فكر كنيم وسواس را كنار مي گذاريم. كسي كه ربا خوار است ،اگر به حرفهاي خدا بينديشد كه مي فرمايد ما رباكار را به زمين مي زنيم و او رشد نخواهد كرد ،ديگر دنبال ربا نمي رود. اگر شما مي خواهيد مال تان افزايش پيدا كند، با ربا نمي توانيد به اين مقصد برسيد .

فردي نزد پيامبر آمد و گفت كه مرا نصيحت بكنيد .پيامبر فرمود :هر كاري كه مي كني آخر آن را بسنج .قيس تاجر شراب بود و به خدمت پيامبر آمد. پيامبر فرمود: فكركن كه بعد از زندگي مرگ است و بعد در قبر رفتن است، در قبر اگر همراهت بد باشد تو را آزار مي دهد. مواظب باش كه در قبر با خودت همراه خوب ببري.قيس با شنيدن اين جملات عوض شد و توبه كرد. پيامبر عزم او را تقويت كرد. خدا در قرآن مي فرمايد :يكي از راههاي تقويت عزم، صبر و بردباري است. انسان بداخلاق مي تواند با صبر ،عزمش را تقويت كند و بر بد اخلاقي اش فائق بيايد. البته اين كار مشكلي است زيرا گناه جاذبه دارد. عده اي هستند كه گناه را مدتي ترك مي كنند ولي دوباره به طرف گناه مي روند ولي بايد دوباره توبه كنند.



برچسب :
نوشته شده در توسط 52560355240585 | لينك ثابت | (0) نظر
سخنراني شيطان در پنج سكانس

خداوند متعال در آيات الهي شخصيت‌هاي مثبت و منفي زيادي را معرفي كرده است و براي اينكه شناخت كامل و جامعي نسبت به اين شخصيت‌ها پيدا كنيم خداوند متعال در جاي جاي قرآن سخنراني‌هايي را از آن‌ها بيان كرده است كه ما با توجه به حرف‌ها و سخنانشان بتوانيم شخصيت آن‌ها را بهتر بشناسيم چرا كه فرمود : (تا مرد سخن نكفته باشد عيب و هنرش نهفته باشد )

 


 

شيطان

حال با توجه به اين جنبه شناختي ، يكي از شخصيت‌هايي كه در قرآن كريم بسيار از او نام ‌برده است شيطان است كه در جاي جاي قرآن از او سخن به ميان آمده و درباره او صحبت شده است اما خود شيطان نيز در همين قرآن بارها لب به سخن باز كرده و سخنراني‌هاي مختلفي را در سكانس‌هاي مختلف و در مواقع و مكان‌هاي متفاوت بيان كرده است كه با توجه به مقدمه فوق صحبت‌ها و سخنراني‌هاي شيطان مي‌تواند راه خوبي براي آگاه شدن ما از شخصيت او و پي بردن به اهداف شوم او باشد .

در اين نوشتار به سكانس‌هاي مختلفي از سخنراني‌هاي شيطان كه در مواقع مختلف ايراد كرده است پرداخته مي‌شود:

 

سكانس اول: بيان فضائل خود در پيشگاه خداوند


برچسب :
نوشته شده در توسط 52560355240585 | لينك ثابت | (0) نظر
*** زلزله در راه است، آماده باشيم...

به نام خدا

اين روزها همه جا صحبت از زلزله و مصائب به بار آمده است. هر كس به شيوه اي مي كوشد خود را در غم و اندوه بزرگ هم وطنانش شريك سازد. همه جا صحبت از راهكارهاي پيشگيري هر چه بيشتر از چنين مصائبي است. صحبت از استحكام بنا، پناه گرفتن به موقع و مناسب به جاي فرار، آمادگي امدادرساني پيش از حدوث واقعه و ...

تمام اينها گاهي تلنگري به ذهن مي زند و آدمي را به ياد وحشت بزرگتر مي اندازد: يادم از كِشته ي خويش آمد و هنگام درو:

به نام خداوند بخشنده مهربان

هنگامى كه زمين شديداً به لرزه درآيد، (1) و زمين بارهاى سنگينش را خارج سازد. (2) و انسان مى گويد: «زمين را چه مى شود (كه اين گونه مى لرزد)»؟! (3) در آن روز زمين تمام خبرهايش را بازگو مى كند; (4) چرا كه پروردگارت به آن وحى كرده است. (5)

 

در آن روز مردم بصورت گروههاى پراكنده (از قبرها) خارج مى شوند تا اعمالشان به آنها نشان داده شود. (6) پس هر كس هموزن ذرّه اى كار

خير انجام دهد آن را مى بيند. (7) و هر كس هموزن ذرّه اى كار بد كرده آن را (نيز) مى بيند. (8) .... (سوره زلزال)

و به اين فكر مي كنم براي اين زلزله بزرگ چه تدابيري انديشيده ام؟ چه استحكامي به بناي اعمالم داده ام كه تمام آنچه پيش فرستاده ام، فرو نريزد؟ چه پناهي براي خود باقي گذاشته ام و به كدام سو بگريزم؟ چه كسي به فريادم خواهد رسيد روزي كه ...

...روزي كه آن را مي‌بينيد، (آنچنان وحشت سراپاي همه را فرامي‌گيرد كه) هر مادر شيردهي، كودك شيرخوارش را فراموش مي‌كند؛ و هر بارداري جنين خود را بر زمين مي‌نهد؛ و مردم را مست مي‌بيني، در حالي كه مست نيستند؛ ولي عذاب خدا شديد است! (سوره حج آيه 2)

مي پرسد كي روز قيامت(و حساب)خواهد شد. (سوره قيامت:آيه 6)

(بگو)روزي كه چشمهاي خلايق از وحشت و هول خيره بماند. (سوره قيامت:آيه 7)

و ماه تاريك شود. (سوره قيامت:آيه 8)

و ميان خورشيد و ماه جمع گردد. (سوره قيامت:آيه 9)

و در آن روز انسان گويد كجا مفر و پناهي خواهد بود. (سوره قيامت:آيه 10)

هرگز مفري نيست. (سوره قيامت:آيه 11)

آن روز جز درگاه خدا آرامگاهي هيچ نيست. (سوره قيامت:آيه 12)

 

روزي كه جز درگاه خدا پناه و آرامگاهي ندارم... و اگر اينقدر ظلم كرده باشم كه از اين درگاه هم محروم شوم؟!!...

چقدر به اعمال ناچيزم مي توانم دل خوش كنم و از استحكام آنها مطمئن باشم؟ و از كجا معلوم تمام آنچه به آن دل خوش كرده ام، برايم باقي مانده و نابود نشده باشد؟

كارهايي كه سبب حبط اعمال مي شود (از وبسايت هيئات رزمندگان اسلام)


برچسب :
نوشته شده در توسط 52560355240585 | لينك ثابت | (0) نظر
گفتم ...گفتـــــــــي

گفتم ...گفتـــــــــي

گفتم: خسته‌ام.

 

گفتي: لاتقنطوا من رحمة الله

.:: از رحمت خدا نا اميد نشيد (زمر/53) ::.

 

گفتم: هيشكي نمي‌دونه تو دلم چي مي‌گذره.

 

گفتي: ان الله يحول بين المرء و قلبه

.:: خدا حائل هست بين انسان و قلبش! (انفال/24) ::.

 

گفتم: غير از تو كسي رو ندارم.

 

گفتي: نحن اقرب اليه من حبل الوريد

.:: ما از رگ گردن به انسان نزديك‌تريم (ق/16) ::.

 

گفتم: ولي انگار اصلا منو فراموش كردي!

 

گفتي: فاذكروني اذكركم

.:: منو ياد كنيد تا ياد شما باشم (بقره/152) ::.

 

گفتم: تا كي بايد صبر كرد؟

 

گفتي: و ما يدريك لعل الساعة تكون قريبا

.:: تو چه مي‌دوني! شايد موعدش نزديك باشه (احزاب/63) ::.

 

گفتم: تو بزرگي و نزديكت براي منِ كوچيك خيلي دوره! تا اون موقع چيكار كنم؟

 

گفتي: واتبع ما يوحي اليك واصبر حتي يحكم الل

.:: كارايي كه بهت گفتم انجام بده و صبر كن تا خدا خودش حكم كنه (يونس/109) ::.

 

گفتم: خيلي خونسردي! تو خدايي و صبور! من بنده‌ات هستم و ظرف صبرم كوچيك... يه اشاره‌ كني تمومه!

 

گفتي: عسي ان تحبوا شيئا و هو شر لكم

.:: شايد چيزي كه تو دوست داري، به صلاحت نباشه (بقره/216) ::.

 

گفتم: انا عبدك الضعيف الذليل... اصلا چطور دلت مياد؟

 

گفتي: ان الله بالناس لرئوف رحيم

.:: خدا نسبت به همه‌ي مردم - نسبت به همه - مهربونه (بقره/143) ::.

 

گفتم: دلم گرفته.

 

گفتي: بفضل الله و برحمته فبذلك فليفرحوا

.:: (مردم به چي دلخوش كردن؟!) بايد به فضل و رحمت خدا شاد باشن (يونس/58) ::.

 

گفتم: اصلا بي‌خيال! توكلت علي الله.

 

گفتي: ان الله يحب المتوكلين

.:: خدا اونايي رو كه توكل مي‌كنن دوست داره (آل عمران/159) ::.

 

گفتم: خيلي چاكريم!

 

ولي اين بار، انگار گفتي: حواست رو خوب جمع كن! يادت باشه كه:

و من الناس من يعبد الله علي حرف فان اصابه خير اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علي وجهه خسر الدنيا و الآخره

.:: بعضي از مردم خدا رو فقط به زبون عبادت مي‌كنن. اگه خيري بهشون برسه، امن و آرامش پيدا مي‌كنن و اگه بلايي سرشون بياد تا امتحان شن، رو گردون ميشن. خودشون تو دنيا و آخرت ضرر مي‌كنن (حج/11) ::.

 

گفتم: چقدر احساس تنهايي مي‌كنم.

 

گفتي: فاني قريب

.:: من كه نزديكم (بقره/186) ::.

 

گفتم: تو هميشه نزديكي؛ من دورم... كاش مي‌شد بهت نزديك شم.

 

گفتي: و اذكر ربك في نفسك تضرعا و خيفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال

.:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پيش خودت، با خوف و تضرع، و با صداي آهسته ياد كن (اعراف/205) ::.

 

گفتم: اين هم توفيق مي‌خواهد!

 

گفتي: ألا تحبون ان يغفرالله لكم

.:: دوست نداريد خدا ببخشدتون؟! (نور/22) ::.

 

گفتم: معلومه كه دوست دارم منو ببخشي.

 

گفتي: و استغفروا ربكم ثم توبوا اليه

.:: پس از خدا بخوايد ببخشدتون و بعد توبه كنيد (هود/90) ::.

 

گفتم: با اين همه گناه... آخه چيكار مي‌تونم بكنم؟

 

گفتي: الم يعلموا ان الله هو يقبل التوبة عن عباده

.:: مگه نمي‌دونيد خداست كه توبه رو از بنده‌هاش قبول مي‌كنه؟! (توبه/104) ::.

 

گفتم: ديگه روي توبه ندارم.

 

گفتي: الله العزيز العليم غافر الذنب و قابل التوب

.:: (ولي) خدا عزيزه و دانا، او آمرزنده‌ي گناه هست و پذيرنده‌ي توبه (غافر/2-3) ::.

 

گفتم: با اين همه گناه، براي كدوم گناهم توبه كنم؟

 

گفتي: ان الله يغفر الذنوب جميعا

.:: خدا همه‌ي گناه‌ها رو مي‌بخشه (زمر/53) ::.

 

گفتم: يعني بازم بيام؟ بازم منو مي‌بخشي؟

 

گفتي: و من يغفر الذنوب الا الله

.:: به جز خدا كيه كه گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/135) ::.

 

گفتم: نمي‌دونم چرا هميشه در مقابل اين كلامت كم ميارم! آتيشم مي‌زنه؛ ذوبم مي‌كنه؛ عاشق مي‌شم! ... توبه مي‌كنم: يا غافر الذنب، اغفر ذنوبي جميعا

 

گفتي: ان الله يحب التوابين و يحب المتطهرين

.:: خدا هم توبه‌كننده‌ها و هم اونايي كه پاك هستند رو دوست داره (بقره/222) ::.

 

ناخواسته گفتم: الهي و ربي من لي غيرك

 

گفتي: اليس الله بكاف عبده

.:: خدا براي بنده‌اش كافي نيست؟ (زمر/36) ::.

 

گفتم: در برابر اين همه مهربونيت چيكار مي‌تونم بكنم؟

 

گفتي: يا ايها الذين آمنوا اذكروا الله ذكرا كثيرا و سبحوه بكرة و اصيلا هو الذي يصلي عليكم و ملائكته ليخرجكم من الظلمت الي النور و كان بالمؤمنين رحيما

.:: اي مؤمنين! خدا رو زياد ياد كنيد و صبح و شب تسبيحش كنيد. او كسي هست كه خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت مي‌فرستن تا شما رو از تاريكي‌ها به سوي روشنايي بيرون بيارن. خدا نسبت به مؤمنين مهربونه (احزاب/42-43) ::.


برچسب :
نوشته شده در توسط 52560355240585 | لينك ثابت | (0) نظر
قدر خانواده ات را بدان...

ما خيلي مؤدب بوديم ، من و اين غريبه خداحافظي كرديم و به راهمان ادامه داديم

اما در خانه با آنهايي كه دوستشان داريم چطور رفتار مي كنيم

كمي بعد ازآنروز، در حال پختن شام بودم دخترم خيلي آرام كنارم ايستاد همينكه برگشتم به اوخوردم و تقريبا انداختمش با اخم گفتم: ”اه ! ازسرراه برو كنار"

قلب كوچكش شكست و رفت

نفهميدم كه چقدر تند حرف زدم

وقتي توي رختخوابم بيدار بودم صداي آرام خدا در درونم گفت: وقتي با يك غريبه برخورد ميكني ، آداب معمول را رعايت ميكني اما با بچه اي كه دوستش داري بد رفتار ميكني

برو به كف آشپزخانه نگاه كن. آنجا نزديك در، چند گل پيدا ميكني. آنها گلهايي هستند كه او برايت آورده است.

خودش آنها را چيده. صورتي و زرد و آبي

آرام ايستاده بود كه سورپرايزت بكنه

هرگز اشكهايي كه چشمهاي كوچيكشو پر كرده بود نديدي

در اين لحظه احساس حقارت كردم

اشكهايم سرازير شدند. آرام رفتم و كنار تختش زانو زدم

بيدار شو كوچولو ، بيدار شو. اينا رو براي من چيدي؟

گفتم دخترم واقعاً متاسفم از رفتاري كه امروز داشتم نميبايست اونطور سرت داد بكشم گفت: اشكالي نداره من به هر حال دوستت دارم مامان من هم دوستت دارم دخترم و گل ها رو هم دوست دارم مخصوصا آبيه رو

گفت: اونا رو كنار درخت پيدا كردم ورشون داشتم چون مثل تو خوشگلن ميدونستم دوستشون داري ، مخصوصا آبيه رو ...

آيا ميدانيد كه اگر فردا بميريد شركتي كه در آن كار ميكنيد به آساني در ظرف يك روز براي شما جانشيني مي آورد؟

اما خانواده اي كه به جا ميگذاريد تا آخر عمر فقدان شما را احساس خواهد كرد.

و به اين فكر كنيد كه ما خود را وقف كارميكنيم و نه خانواده مان

چه سرمايه گذاري نا عاقلانه اي! اينطور فكر نميكنيد؟!

به راستي كلمه "خانواده" يعني چه ؟

قدر خانواده ات را بدان...


برچسب :
نوشته شده در توسط 52560355240585 | لينك ثابت | (0) نظر
پيروى از اهل بيت(عليهم السلام) ، راه رسيدن به عرفان حقيقى

هرچه شيئى نفيس تر و باارزش تر باشد، دشمن بيش ترى دارد. هر قدر كالايى گران بهاتر باشد، نوع تقلّبى و غير واقعى آن بيش تر ساخته مى‌شود؛ مثلا، الماس چون سنگى قيمتى است، زياد سعى مى‌كنند تا سنگ‌هاى ديگرى را مانند آن درست كنند و به جاى الماس بفروشند. اين مسأله به دليل كمياب بودن كالاى اصلى از يك سو و ارزش مند بودن آن از سوى ديگر است. عرفان و سير و سلوك واقعى راهى است دشوار و صعب الوصول كه پيمودن آن نياز به اخلاص كامل، استقامت و پشتكار دارد. گذشته از اين، هركس به قدر همت و ظرفيت خويش مى‌تواند مراحلى از آن را بپيمايد. ممكن


برچسب :
نوشته شده در توسط 52560355240585 | لينك ثابت | (0) نظر
راز تعالي آيت الله سيد علي قاضي

راز تعالي آيت الله سيد علي قاضي

 

 

يكي از نشانه هاي علماي وارسته و بزرگوار عشق و علاقه ايشان به نماز و خواندن نماز در اول وقت است ، يكي از اين علماي بزرگ كه از بركات بي انتهاي نماز اول وقت بهره هاي بسيار برد حضرت آيت الله سيد  علي قاضي است.

 

طلبه براي آنكه بتواند با سختي ها مبارزه نمايد و تسليم ناملايمت هاي روزگار و ظالمان نشود نيازمند عنايت ويژه خداوند مهربان است او براي دست يابي به عنايت خاص الهي بايد بتواند به درگاه الهي تقرب جويد و هيچ عملي چون نماز آن هم نماز اول وقت او را محبوب خداوند نمي سازد.

 

طلبه راستين در هركاري به علماي بزرگوار و خداترس و خداجو اقتدا مي نمايد و سعي مي كند راهي كه آنان رفته اند را طي نمايد چرا كه اين گونه عالمان تنها گام در صراط مستقيم مي گذارند.


برچسب :
نوشته شده در توسط 52560355240585 | لينك ثابت | (0) نظر
بحثى كوتاه در باره جمال‏

زيبايي بدين معناست كه شيء به گونه‌اي باشد كه باعث اعجا ب و لذت گردد. و اگر چه معنايي كه در لغت از اين لفظ متبادر است، زيبايي ديدني است،‌اما معناي حقيقي آن، محسوسات و متخيلات غير ديدني،  بلكه معاني را هم شامل مي‌شود. بر اين اساس، معاني لطيفي كه شاعر در اشعار حاوي استعاره ها و كنايه‌ها درك مي‌كند، چيزي جز زيبايي نيست؛ و تناسب و تناسق هستي و حسن نظم و ترتيب حاكم بر آن‌كه حكيم را به اعجاب و تحسين وا مي‌دارد، و بلكه آن را صفت ذاتي وجود مي‌انگارد، چيزي بجز زيبايي نيست، و آنچه كه عارف را به هنگام شهود ملكوت آسمان‌ها و زمين شگفت‌زده و مدهوش مي‌كند، چيزي نيست جز زيبايي.

پس زيبايي يا صوري است يا معنوي، و درك زيبايي معنوي در معاني جزئيه، به وسيلة وهم است و در معاني بالاتر از آن، توسط عقل.


برچسب :
نوشته شده در توسط 52560355240585 | لينك ثابت | (1) نظر
زندگينامه شهيد عراقي

شهيد حاج مهدي عراقي در سال 1309 در محله پاچنار تهران در خانواده‌اي مذهبي قدم به دنيا گذاشت.
پس از تحصيلات ابتدائي، در كنار پدر در بازار به كار پرداخت ضمن اينكه تحصيلات جديد را در دبيرستان ادامه داد، و تا كلاس يازدهم خواند اما حضور جدي در مبارزه وي را از تحصيل بازداشت او از نوجواني در هيأتهاي مذهبي شركت مي‌كرد و به تدريج در محله پاچنار جزو سردستگان جوانان مذهبي درآمد.
دعواي او با جواني كه مشت‌زني آموخته و در كشتي مسلط شده بود و معاندت با مذهب مي‌كرد و شهيد عراقي در جمع جوانان محله او را در صحنه مسابقه كتك زده بود از ماجراهاي شيرين زندگي اوست و نشانگر روحيه جهادي وي مي‌باشد.
وي از سال 1324 به جمع فدائيان اسلام پيوست و به زودي به علت رشادت و اخلاص و اخلاقيات ارزنده‌اش مورد توجه شهيد نواب صفوي قرار گرفت و به عضويت شوراي مركزي فدائيان اسلام درآمد.
وي تا سال 1331 در فدائيان اسلام ماند ودر تمام صحنه‌هاي مبارزه‌ وبه ويژه در ميدانهاي خطر حضور فعال داشت.
وي در جريان اشغال زندان قصر به عنوان اعتراض به دستگيري شهيد نواب صفوي و تحصن 53 نفري از كارگردانان بود و بازوي اصلي نواب بشمار مي‌آمد.
او در برنامه اعدام انقلابي شاه و اطرافيانش در تشييع پيكر پليد رضاخان شركت داشت ولي اين برنامه اجرا نشد.
وي در جريان محاكمه ضاربين كسروي و تظاهرات در كاخ دادگستري فعال بود و سپس در اعدام انقلابي رزم آرا نفر پشتيبان شهيد خليل طهماسبي بود ولي نسبت به او اعتراف نشد و به اصطلاح لو نرفت. شهيد عراقي از عناصر اصلي و مؤثر فدائيان اسلام بود ولي در سال 1331 به اتفاق چند نفر ديگر از دوستانش به علت اختلافات در روش‌هاي سياسي – اجرائي با شهيد سيد عبدالحسين واحدي و برخي ديگر از مركزيت فدائيان اسلام از فدائيان كناره گرفت با اينكه همواره ارادتمند شهيد نواب صفوي باقي ماند.
وي درسال 41 كه مرجعيت تقليد و علماء اسلام نهضت اسلامي را به رهبري امام خميني آغاز كردند دوباره به صحنه آمد و تا هنگام شهادت يعني حدود 17 سال از مديران قوي مبارزه و انقلاب تحت رهبري امام بود و حدود 14 سال از اين 17 سال را در زندان گذراند.
او در جريان فيضيه 15 خرداد 42 بزرگداشت سالگرد قيام 15 خرداد در سال 43 در مقابله با كاپيتولاسيون آمريكائي و چاپ و پخش اعلاميه امام و در اعدام انقلابي منصور نقش اساسي داشت.
در تشكيلات جمعيت مؤتلفه اسلامي از مؤسسين و اعضاي شوراي مركزي اين جمعيت بود كه تشكيلاتش با اجازه امام خميني پديد آمد وتحت نظر شوراي روحانيت مورد تأييد امام با عضويت شهيد آيت الله مطهري و شهيد آيت اله بهشتي و آيت الله انواري و حجت الاسلام و المسلمين مولائي كار مي‌كرد.
در سال 1343 كه شاخه نظامي اين جمعيت با اذن امام به راه افتاد شهيد عراقي به اتفاق شهيد حاج صادق اماني مسئوليت آن را به عهده گرفتند و همراه همسنگرانشان شهداي بزرگوار بخارائي نيك نژاد هرندي اندرزگو مزدور آمريكا حسنعلي منصور را به جزاي رسميت بخشيدن به كاپيتولاسيون آمريكائي و جسارت به محضر امام خميني اعدام كردند.
پس از اين فداكاري شهيد عراقي به همراه ساير دوستانش به جز شهيد اندرزگو دستگير و 6 نفر از آنها به اعدام محكوم شدند شهيد اماني شهيد بخارائي شهيد نيك نژاد شهيد هرندي و آقاي حاج هاشم اماني و شهيد عراقي كه دو نفر آخر با يك درجه تخفيف به حبس ابد و سه نفر به زندانهاي 5 تا 15 سال محكوم شدند.
شهيد عراقي در دستگيري بخش عمده‌اي از مسائل را فداكارانه به عهده گرفت و موجب شد كه عده‌اي ديگر از مبارزين مصون بمانند.
روحيه قوي نشاط مستمر مقاومت مردانه صلابت و استواري جانانه تواضع در برابر مردم و قاطعيت و سرفرازي در مقابل زندانيان طاغوت و آمادگي براي انجام هر خدمت ممكن براي دستگير شدگان و صداقت و اخلاق عاليه شهيد عراقي در طول 14 سال زندان زبانزد همگان بود و گر چه به همين سبب بارها مورد غضب مزدوران طاغوت قرار گرفت و به انفرادي ‌هاي هولناك و زندان طاقت فرساي برازجان تبعيد شد و شكنجه‌هاي سخت را تحمل كرد اما همواره راست قامت باقي ماند و درس شجاعت و ايثار و خدمت به خدا وبندگان خدا را به طور عملي به ديگران آموخت.
شهيد عراقي در اواخر سال 1355 با تغيير سياست استكبار آمريكا و آغاز فريب دمكراسي كارتري از زندان بيرون آمد و از ارديبهشت 56 پس از پيغامي كه شهيد آيت الله مطهري از طرف امام آورد كه مبارزين جمع شوند و ريشه شجره خبيثه پهلوي كه از خاك بيرون است براي هميشه ازخاك ميهن اسلامي به دور اندازند. به همراه ساير يارانش تشكيلات مخفي خط امام را براي اداره مبارزه در سالهاي حساس 57-56 تشكيل داد و عضو شوراي مركزي اين جمعيت مخفي گرديد.
پس از اينكه امام خميني تحت فشار استكبار جهاني، وسازش‌شاه و صدام مجبور به ترك عراق و مهاجرت شدند و به پاريس رفتند از طرف آن تشكيلات به پاريس رفتند و در خدمت امام قرار گرفت و ظاهراً مسئوليت تداركات اقامتگاه امام را عهده دار شد اما در نهان ارتباطات تشكيلاتي و انقلابي آن تشكل مخفي و مبارزين راه امام را تأمين مي‌نمود.
در 12 بهمن 57 كه امام به ايران بازگشت شهيد عراقي همراه امام بود و پسازورود به ايران عضو شوراي انتظامات اقامتگاه امام در تهران شد و سپس مسئوليتهاي مختلفي از جمله سرپرستي زندان قصر عضويت در شوراي مركزي بنياد مستضعفان رياست واحد اجرائي اين بنياد عضويت شوراي مركزي حزب جمهوري اسلامي را پذيرفت.
وي با توجه به لزوم تغييرات در روزنامه كيهان با نظر امام به كيهان رفت و ظاهراً مديريت مالي روزنامه كيهان را به عهده گرفت.
 
امام و شهيد عراقي
از دوستان نزديك شهيد عراقي خاطره‌ اولين ديدار حضرت امام و شهيد عراقي را اينگونه توصيف كرده‌اند كه حضرت امام در پاريس اشاره به شهيد كردند و فرمودند:
اين جوانهاي رشيد ما را اينقدر در زير شكنجه‌وزندان اذيت وآزار داده اند كه من وقتي در اولين برخورد ديدم باور نكردم كه آن قامت رعنا و آن هيكل رشيد اين قدر زير شكنجه شاه افسرده شده باشد.
من ايشان را حدود بيست‌سال است كه مي‌شناسم حاج مهدي عراقي براي من برادر و فرزند خوب و عزيز من بود. شهادت ايشان براي من بسيار سنگين بود اما آنچه مطلب را آسان مي‌كند آن است كه در راه خدا بود. شهادت او بر همه مسلمين مبارك باشد. او مي‌بايست شهيد مي‌شد براي او مردن در رختخواب كوچك بود.
 
حضرت آية الله خامنه‌اي و شهيد عراقي
مرحوم شهيد عراقي يكي ازچهره‌هاي كم نظير در صحنه مبارزه و خط انقلاب پيش از پيروزي انقلاب بود ايشان عنصر شريف و عزيزي بود كه از دست رفتند شهيد عراقي جواني، عمر و نشاط خود را فداي جايگزين نمودن حكومت خدا بجاي حكومت طاغوت كرد كه همين هم شد و بدين لحاظ بزرگترين حق را به گردن انقلاب همين گونه اشخاص دارند كه در آن دوران اختناق اين چنين فداكاري مي‌كردند. شهيد عراقي و همرزمانش از همان ابتداي شروع حركت انقلاب و روند مبارزه يعني سال 1342 خيلي جدي به اساسي‌ترين محور انقلاب يعني امام متمايل شده بودند و ازخط مستقيم خود به هيچ وجه منصرف نگرديدند.
 
شهيد مظلوم آية الله بهشتي و شهيد عراقي
مرحوم حاج مهدي عراقي با تمام نشيب و فرازهائي كه گذراند تا آخرين روزهاي زندگيش عشقش امام و آرمان امام و خط امام بود.
چنان مشتاق و علاقمند به اين انقلاب و خط و آرمان انقلاب و رهبر انقلاب بود كه در آخرين مقاطع زندگي ‌اش نيز شيفته همين راه و فداكاري و ايثارگر‌همين راه بود.
 


برچسب :
نوشته شده در توسط 52560355240585 | لينك ثابت | (0) نظر
گناه از روي جهالت است يا غفلت؟

گناه از روي جهالت است يا غفلت؟

در اين مقاله سعي در پاسخ به اين پرسش هستيم كه گناه از روي جهالت است يا غفلت؟

ما انسانها از زمان خلقت حضرت آدم (عليه السلام) از طرف خداوند متعال توصيه بر گناه نكردن شده ايم. يعني در واقع خداوند متعال به ما انسانها نعمت هاي زيادي داده است و از ما خواسته است كه براي شكر گزاري و تشكر از اين نعمت هايي كه داده است گناه نكنيم. يعني اين نعمت ها را سبب گناه كردن قرار ندهيم.

حال بسياري از انسان ها دوست دارند كه شكر گزار نعمت هاي خداوند باشند و بسياري ديگر دوست دارند كه گناه نكنند.

حال با اين توصيف، چه عامل هايي باعث مي شود كه فرد به سمت گناه برود؟

بيشتر گناه هايي كه از انسان سر مي زند از دو نقطه سرچشمه مي گيرد:1- از جهالت 2- از غفلت

بعد از تعريف كردن اين دو كلمه ما به اصل موضوع مي رسيم.


برچسب :
نوشته شده در توسط 52560355240585 | لينك ثابت | (0) نظر
استكبار 10سال براي فتنه88 طراحي و فكر كرده بود

تحليل بادامچيان از وقايع بعد از انتخابات سال88

 


با فرا رسيدن ايام سالگرد دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري، داشتن نگاه آسيب شناسانه به اين انتخابات و وقايعي كه بعد از آن رخ داد و كشور را مدتي با بحران مواجه كرد، ضروري به نظر مي رسد.


فتنه

توجه به اين نقاط عطف تاريخ سياسي كشور از اين حيث مهم به شمار مي رود كه نظام جمهوري اسلامي كه ماهها با تبليغات بيگانگان مبني بر تضعيف مشروعيت نظام مواجه شده بود، توانست با تدبير مقام معظم رهبري از اين برهه حساس به سلامت عبور كند.

اسدالله بادامچيان از فعالان سياسي كهنه كار كشور كه داراي سابقه عضويت در يكي از قديمي ترين احزاب كشور يعني حزب موتلفه اسلامي است در گفت و گويي با تبيان به آسيب شناسي «فتنه 88» و همچنين تحليل آسيب شناسانه جريانات اصولگرا و اصلاح طلب دراين وقايع پرداخته است.

مشروح گفت و گوي تبيان با اسدالله بادامچيان را در زير مي خوانيد:


برچسب :
نوشته شده در توسط 52560355240585 | لينك ثابت | (0) نظر
امان از دست شيطان

امان از دست شيطان

تسبيح، دعا، ذكر، نماز

مردي صبح زود از خواب بيدار شد تا نمازش را در خانه خدا (مسجد) بخواند. لباس پوشيد و راهي خانه خدا شد. در راه به مسجد، مرد زمين خورد و لباس هايش كثيف شد. او بلند شد، خودش را پاك كرد و به خانه برگشت. مرد لباس هايش را عوض كرد و دوباره راهي خانه خدا شد. در راه به مسجد و در همان نقطه مجدداً زمين خورد! او دوباره بلند شد، خودش را پاك كرد و به خانه برگشت. يك بار ديگر لباس هايش را عوض كرد و راهي خانه خدا شد.

در راه به مسجد، با مردي كه چراغ در دست داشت برخورد كرد و نامش را پرسيد. مرد پاسخ داد: "من ديدم شما در راه به مسجد دو بار به زمين افتاديد"، از اين رو چراغ آوردم تا بتوانم راه تان را روشن كنم. مرد اول از او به طور فراوان تشكر  مي كند و هر دو راه شان را به طرف مسجد ادامه مي دهند. همين كه به مسجد رسيدند، مرد اول از مرد چراغ به دست در خواست مي كند تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند. مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداري مي كند.

مرد اول درخواستش را دو بار ديگر تكرار مي كند و مجدداً همان جواب را مي شنود. مرد اول سوال مي كند كه چرا او نمي خواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند.

مرد دوم پاسخ داد: "من شيطان هستم". مرد اول با شنيدن اين جواب جا خورد. شيطان در ادامه توضيح مي دهد:

من شما را در راه به مسجد ديدم و اين من بودم كه باعث زمين خوردن شما شدم. وقتي شما به خانه رفتيد، خودتان را تميز كرديد و به راهمان به مسجد برگشتيد، خدا همه گناهان شما را بخشيد. من براي بار دوم باعث زمين خوردن شما شدم و حتي آن هم شما را تشويق به ماندن در خانه نكرد، بلكه بيشتر به راه مسجد برگشتيد. به خاطر آن، خدا همه گناهان افراد خانواده ات را بخشيد. من ترسيدم كه اگر يك بار ديگر باعث زمين خوردن شما بشوم، آنگاه خدا گناهان افراد دهكده تان را خواهد بخشيد. بنابراين، من سالم رسيدن شما را به خانه خدا (مسجد) مطمئن ساختم.


برچسب :
نوشته شده در توسط 52560355240585 | لينك ثابت | (0) نظر
ديدار

لطفا از وبلاگ امام هادي (عليه السلام) ديدن فرمائيد.

www.imamhadi.tebyan.net


برچسب :
نوشته شده در توسط 52560355240585 | لينك ثابت | (0) نظر
اي بهتر از هزار يقين اشتباه من

دلباخته اهل بيت عليهم السلام

مقام معظم رهبري

 

آن بزرگوار پرورش يافته مكتب اهل بيت عليهم السلام و الهام گرفته از زندگي آنان است . وجودش مملو از عشق والا و علاقه فراوان به خاندان پاك رسول الله صلي الله عليه و آله مي باشد.

 

رسيدن به كمالات عالي و قرب به خالق بي همتا را در پيروي و توسل به آنان مي داند؛ كه تلاش بي وقفه و صرف عمر با بركت در اين راه نوراني و حضور مستمرش در مراسم جشن و مجالس سوگواري اهل بيت عليهم السلام، همه و همه نشان از علاقه ايشان دارد.

 

همانطور كه در مقاله قبل گفته شد يكي از راههاي تقرب الهي الگو برداري از بزرگان و رهبران ديني است كه در اين دو مقاله سعي شد نكاتي هرچند اندك اما بسيار آموزنده از زندگي معنوي و ملوكتي و پر بار مقام معظم رهبري نكاتي خدمت دوستان و كاربران گرامي ارايه گردد اميد است كه مفيد فايده قرار گيرد ، در ضمن در اين مقاله نيز در ادامه مقاله گذشته نكاتي از سيره عملي مقام معظم رهبري نكاتي خدمت شما بيان مي گردد.

 

تعبد و تقوا

 

تأدب به آداب شرع و تقيد به موازين تقوا و پرهيزگاري، عمل به وظايف الهي و شوق به نوافل و مستحبات و پرهيز از محرمات و رذايل اخلاقي، از صفات و حالات روحي و رفتاري حضرتش مي باشد .

 

در عبادت و بندگي و رهانيدن خويشتن از زنجيرهاي شيطاني، همتي والا و عزمي استوار دارد؛ چه آنكه مشي و معيشتش خدايي است و تنها براي او قدم برداشته و قلم مي زند و سخن مي گويد و تنها براي رضاي او عمل كرده و لحظه اي جهت نام و نان قدم برنداشته و سخن نگفته است . انساني جذاب و با فضيلت كه روحي عارفانه و مسلكي عابدانه دارد و گفتار و كردارش، مردمان را به خير و صلاح رهنمون مي سازد.

 

حضرت امام خميني (ره) در پيام انتصاب ايشان به امامت جمعه تهران فرمودند:

جناب عالي [آية الله خامنه اي ] كه به حسن سابقه موصوف و در علم و عمل شايسته هستيد به امامت جمعه تهران منصوب مي باشيد. (1)

 

از اين بيان حضرت امام ره به روشني بدست مي آيد كه مقام معظم رهبري هم مرد عمل بودند و هم مرد عمل و با آميختن اين دو گنجينه خدمات بسياري به انقلاب و مردم ايران و جهان عرضه كردند.

 

حجة الاسلام و المسلمين قرائتي مي گويد:

سال اول انقلاب، در كنار كعبه ايشان را ديدم. چنان گريه مي كرد كه كتف هاي ايشان حركت مي كرد و آقاي هاشمي رفسنجاني سر خود را روي دامن گذاشته و به مناجات آقاي خامنه اي گوش مي داد، كه هر دو با هم حال خوشي داشتند.

 

    دلباخته اهل بيت عليهم السلام

 

  آن بزرگوار پرورش يافته مكتب اهل بيت عليهم السلام و الهام گرفته از زندگي آنان است . وجودش مملو از عشق والا و علاقه فراوان به خاندان پاك رسول الله صلي الله عليه و آله مي باشد.

 

 رسيدن به كمالات عالي و قرب به خالق بي همتا را در پيروي و توسل به آنان مي داند؛ كه تلاش بي وقفه و صرف عمر با بركت در اين راه نوراني و حضور مستمرش در مراسم جشن و مجالس سوگواري اهل بيت عليهم السلام، همه و همه نشان از علاقه ايشان دارد.

 

بطوري كه ايشان مراسمات پي در پي در عظمت و عزاي اهل بيت عليهما سلام برپا مي كردند.

 

حجة الاسلام و المسلمين واعظ زاده خراساني در اين باره مي گويد:

    وي بر خلاف برخي از روشنفكران ما، در عين علاقه به وحدت اسلامي و توجه به جهان اسلام و دلسوزي براي عامه مسلمانان كه تشكيل مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي شاهد آن است ذاتا به اهل بيت عصمت و طهارت و توسل به آنان و زيارت قبور و نشر معارف و علوم ايشان، علاقه مند و براي اشاعه ولايت و محبت اهل بيت عليهم السلام در بين مسلمين جهان بسيار اصرار دارند.

 

    و در همين راستاست كه در كنار «مجمع التقريب بين المذاهب الاسلاميه» ، «مجمع جهاني اهل بيت» عليهم السلام را تأسيس فرموده اند.

 

علاقه به مردم

 

سراسر زندگي پربركتش آميخته از عشق به مردم مستضعف و متعهد است. شيفتگي به مردم اين مرز و بوم، نغمه اي است كه در آهنگ رفتار و نگاهش هويداست و نور اميد و اعتماد را در آينه پاك و زلال دلها مي نشاند.

 

در حوادث مهم دوران انقلاب اسلامي و پس از آن نيز چهره پرتلاش اين مجاهد نستوه در ميدانهاي مبارزه و اداره كشور، مي درخشيد. اكنون نيز به ديدار مستضعفان و كوخ نشينان در دورترين نقاط كشور رفته، در فضاي بي آلايش و آكنده از محبت و صميميت، همنشين آنان گرديده، قلب و جانشان را مالامال از عشق و محبت خويش مي سازد.

 

خانواده معظم شهيدان در كانون محبتش قرار گرفته و با دست عطوفت و با اخلاص خويش، دريچه اي به سوي اميد و روشنايي در زندگي آنان گشوده اعتمادشان را به پيشبرد انقلاب و ادامه راه بنيانگذار آن، صد چندان مي كند.

يكي از كمالات آية الله خامنه اي، سر زدن بي مقدمه ايشان به خانه هاي شهيدان است .

 

شجاعت

 

شجاعت و مردانگي، از صفات بارز ايشان است.

 مبارزات پيگير و دليرانه اش در دوران سياه طاغوت و تداوم آن پس از بارها دستگيري و تبعيد، حضور مستمر در ميدانهاي نبرد و صراحت لهجه و جسارت در خور تحسين در مقابل دشمنان همچون سخنراني بي نظير در جلسه مجمع عمومي سازمان ملل متحد كه اعجاب همگان و وحشت قدرتهاي بزرگ را برانگيخت و نهراسيدن از ظالمان و ستمكاران، و آنچه كه در صلاح نظام و انقلاب و اسلام بود را باين كردند و  در عين خضوع و خشوع به بندگان صالح و خاصه مردم ايران، همه و همه از خصايص وجودي ايشان است.

 

اقامه نماز و اهميت دادن به آن

 

هميشه يكي از ويژگي هاي بارز بزرگان دين اهميت دادن به نماز و مخصوصلا نماز اول وقت است كه حضرت آقا نيز از اين قاعده استثنا نبوده و در طول زندگي خود هميشه به اين مهم اهميت داده است.

 

نماز، آشناي ديرين و همراه هميشگي ايشان است، روزگاري كه ابرهاي تيره ستم بر حقايق و معارف دين سايه افكنده بود، امواج خروشان ظلم و بي ديني جوانان را در كام سياه خود فرو مي برد و نماز نيز در نظر ظاهر بي رونق گشته و محراب مساجد خلوت شده بود؛ نماز جماعتش محفل عاشقان و جوانان تشنه دين گرديد و سخنان گهربارش آبشاري از معارف وحي را بر سينه تشنگان وادي حق جاري ساخت.

 

حجة الاسلام و المسلمين ايزد پناه در اين باره مي گويد:

ايشان در مسجد كرامت نماز جماعت مي خواندند. جمعيتي عظيم از دانشگاهيان، بازاريان و طلاب در اين نماز شركت مي كردند.

 

پررونق ترين مساجد آن روز مشهد، به پايه جمعيت اين مسجد نمي رسيد، آن هم جمعيتي كه بيشتر آنان، جوانان و تحصيل كرده ها بودند. ايشان همگان را به نماز توجه مي دادند و تشنگان معارف ناب محمدي صلي الله عليه و آله را سرمست مي كردند . حالت خاص و روح وصف ناپذيري بر آن مسجد حاكم بود. (2)

 

ايشان، موضوع انتخاب آية الله العظمي خامنه اي، براي اقامه جماعت در مسجد كرامت را نيز اين گونه بيان مي دارد:

 

مشهور بود كه آقاي كرامت پس از ساختن مسجد كه از موقعيت خاصي برخوردار بود در پي امام جماعتي بود شبي در خواب مي بيند كه [نماز] جماعتي عظيم در مسجد برگزار شده و مرحوم آية الله حاج آقا حسين قمي و برخي از علماي ديگر در صف اول جماعت قرار گرفته اند.

 

تعجب كرده به محراب نگاه مي كند. سيدي نوراني را در محراب مي بيند كه فرداي آن روز با آية الله خامنه اي آشنا شده و از ايشان دعوت به نماز در مسجد مي كند.

 

اكنون نيز كه هدايت و رهبري مسلمانان را بر عهده دارند، براي گسترش فرهنگ نماز و شكوفا ساختن اين فريضه الهي از هيچ كوششي دريغ نورزيده و خود پرچمدار اين حركت مي باشد و گاه در صف نوشكفتگان بوستان انقلاب اسلامي در سنگر علم و دانش به اقامه اين فريضه بزرگ الهي مي پردازند، از تلاشهاي ديگران در جهت برگزاري مجالس و سمينارهاي نماز حمايت مي كنند و با ارائه رهنمودهاي حكيمانه و عارفانه، بر اهميت والاي آن تأكيد مي ورزند.

 

حجة الاسلام و المسلمين قرائتي در اين باره مي گويد:

ايشان به من فرمودند: آيا تا كنون درباره نماز چيزي از من خواسته ايد كه من نداده باشم يا معطل كرده باشم؟ گفتم: نه.

 

اي بهتر از هزار يقين اشتباه من

 

ماه مبارك رمضان سال 1380 از سوي مركز بنياد ملاصدرا براي جلسه افطار دعوت شده بودم . خيال مي كردم اين جلسه در محضر مقام معظم رهبري برقرار مي شود، لذا به بيت رهبري رفتم . ولي ديدم دوستان آنجا نيستند . از وضعيت جلسه سؤال كردم، اعضاي بيت اظهار بي اطلاعي كردند . وقت اذان مغرب شد، متوجه شدم كه خانواده هاي شهدا افطار را مهمان آقا هستند .

 

گريه ام گرفت و با خود گفتم خدا را شكر، توفيقي شد در حضور خانواده هاي شهدا در خدمت آقا باشم . در آنجا دو مادر شهيد را ديدم كه سر سفره از آغاز تا پايان به چهره مقام معظم رهبري نگاه مي كردند و گريه مي كردند .

 

مقام عظيم الشان ولايت با ديدن بنده فرمودند: آقاي احمدي چه عجب! داستان را خدمت ايشان عرض كردم .

 ايشان في البداهه اين مصرع را خواندند: «اي بهتر از هزار يقين اشتباه من، ولي ايشان ديگر مصرع اول اين بيت را نخواند كه مي گويد: «شد منحرف زكعبه به ميخانه راه ما» ; زيرا اين مصرع كمي ذعارت دارد . من از حسن سليقه آقا بسيار لذت بردم .

حجة الاسلام والمسلمين دكتر احمدي (تهران)

 

براي تمركز در نماز

 

گاهي حضرت آيت الله خامنه اي را زودتر از وقت اذان به مسجد براي اقامه نماز جماعت مي آوردم، آقا مي فرمود: براي من كمي نان و پنير بياور .

 

 روزي از روي كنجكاوي به مرحوم كرامت (باني مسجد كرامت) گفتم: آقا مگر براي نهار به منزل بازنمي گردند كه از من خوراكي طلب مي كنند؟ مرحوم كرامت گفت: معده آقا در زندان بر اثر شكنجه آسيب ديده است و در طول روز گاهي معده ايشان درد مي گيرد، لذا كمي خوراكي مي خواهند تا براي مدت كوتاهي درد معده تسكين پيدا كند و بتوانند با تمركز نماز ماعت بخوانند .

آقاي فتحعليان (عضو هيئت امناي مسجد كرامت - مشهد)

 

تاثيرگذاري معنوي بر سياستمداران

 

خانم بي نظير بوتو كه خدمت مقام عظيم الشان ولايت آمده بود، ما نسبت به حجاب ايشان ايراد گرفتيم و حتي چادري برايشان پيدا كرديم و ايشان چادر به سر خدمت آقا رسيد .

 

آقا از همان اول در مقام نصيحت برآمدند و فرمودند: دخترم، تو فرزند اسلام هستي، تو فرزند اميرالمؤمنيني، تو فرزند اهل بيتي، تو فرزند قرآني، تو مسلماني، تو شيعه هستي .

 

همين طور آقا ادامه دادند و كاري كردند كه خانم بي نظير بوتو شروع به گريه و زاري كرد و در حالي كه گريه مي كرد، مي گفت: يك خواهش دارم و آن اينكه روز قيامت مرا شفاعت كنيد .

 

 آقا بلافاصله فرمودند: «شفاعت مخصوص محمد و آل محمد است . بهترين شفاعت در اين دنيا اين است كه شما مشي و مرامتان را با اهل بيت عليهم السلام هماهنگ كنيد . از زي خودتان كه مسلمانيد، دست برنداريد و از لباس دين خارج نشويد .

حجة الاسلام والمسلمين موسوي كاشاني (از اعضاي بيت - تهران)

 

خوشا به حال رهرواني كه جام خود را از صهـباي ولايت الهي پُر كنند.

 


 

پي نوشتها :

1. مصاحبه مركز تحقيقات اسلامي سپاه، 21/10/ 72

2. مصاحبه مركز تحقيقات اسلامي سپاه، 21/10/ 72

منبع: خاطرات حاج حسين سليماني از محافظان حضرت امام، انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامي، صص 59 و 60 و 92

پايگاه حوزه نت


برچسب :
نوشته شده در توسط 52560355240585 | لينك ثابت | (0) نظر
وصيت نامه سيد احمد خميني(ره)

وصيت نامه سيد احمد خميني

سيد احمد خميني

 

خداوندا عبد تو پيش تو مي آيد و تنها اميدش به تو است عبدي شرمگين و گناهكار او را به رحمت و بزرگواري خود ببخش يا ارحم الراحمين والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته.

 

بسم الله الرحمن الرحيم

 

با اميد به رحمت واسعه حضرت حق جل جلاله و ايمان به حقانيت آنچه حضرت خاتم الانبياء محمد مصطفي صلي الله عليه و آله وسلم آورده است و با اقرار به تبعيت محض از معصومين بزرگوار بخصوص مولاي متقيان امير مومنان و خليفه بلافصل رسول اكرم صلي الله عليهما و آلهما .

 

اينجانب احمد خميني فرزند امام خميني رضوان الله تعالي عليه در تاريخ 30/ شهريور 71 هجري شمسي مطابق با 23/ ربيع - الاول/1413 قمري چند سطري به عنوان وصيت مي نويسم تا به اين اصل اسلامي عمل كرده باشم .

 

1. وصي خود فرزندم حسن خميني را قرار دادم تا در صورت امكان به آنچه مورد نظرم است عمل نمايد انشاءالله خداوند به ايشان پاداش خير دهد .

 

2. مرا حتي المقدور نزديك پدر عزيزم و مراد و امامم دفن كند تا شايد به حساب حضرت امام فاتحه اي هم نصيب من سراپا گناه گردد و خداوند به خاطر آن حضرت مورد لطفم قرار دهد .

 

3. بعد از من كار مرقد حضرت امام با ايشان است تا به كمك و هدايت برادر عزيزم جناب حجة الاسلام آقاي انصاري كه با در نظر گرفتن تمامي جهات بهترين فرد و دلسوزترين شخص نسبت به حرم حضرت امام است كارهاي آنجا را بعد از من دنبال كند، بعد از من حسن خميني توليت آن مزار شريف را عهده دار باشد .

 

4. كليه اعلاميه ها و كتابها و نوشتجات حضرت امام قدس سره بعد از من در اختيار حسن خميني است كه هرگونه مي خواهد چاپ و منتشر كند و در صورتي كه وضع مالي خانواده ام خوب نباشد از درآمد آن براي گذران زندگيشان استفاده كند والا بهتر است پول حاصل از آن به فقراء و يا خرج حرم امام گردد درآمد آن مال همه افراد خانواده است، كار مؤسسه نشر امام نيز با صلاحديد حسن آنگونه كه تشخيص مي دهد است .

 

5. كتابهائي كه در دفتر فرهنگي است و متعلق به من است در صورتي كه خانواده ام (فاطي) احتياج مادي داشته باشد بفروشند و پولش را در اختيار او بگذارند ولي بهتر است همه بچه ها از آنها استفاده كنند در صورتي كه نه احتياج مادي باشد و نه بچه ها از آن استفاده مي كنند به كتابخانه آيت الله العظمي آقاي نجفي سپرده شود تا طلاب از آن استفاده كنند و اگر حرم امام داراي كتابخانه شد در آنجا گذارده شود .

 

6. كليه اثاث منزل كه مال من است به همسرم بخشيدم، البته اثاثي كه مربوط به من است خيلي ناچيز است .

 

7. من شخصا در هيچ بانك و مؤسسه اي و يا شركتي و از اين قبيل وجهي ندارم و اگر مختصر پولي در بانك تعاون اسلامي دارم شهريه هاي مراجع بزرگوار قم است كه بايد صرف فقراء گردد .

 

8. وجوهي كه نزد خودم است يا پول شخصي و يا وجوه شرعيه است كه جاي هر كدام مشخص و روي هر كدام نوشته شده است، اگر به پولي برخورد شد كه مشخص نبود از اموال خودم محسوب نگردد. كليه وجوهي كه سهم مبارك و يا خيرات است در اختيار رهبر بزرگوارمان حضرت آيت الله خامنه اي دامت بركاته قرار گيرد تا در موارد مقرره اش صرف گردد .

 

9. به فرزندان عزيزم حسن و ياسر (رضا) و علي سفارش مي كنم كه متدين و با تقوي باشند و دوست دارم در حوزه علميه قم درس ديني بخوانند و در موقعش متلبس به لباس وحانيت شوند.

 

معتقدم اينطور بيشتر محفوظ مي مانند و سفارش مادرشان فاطي عزيزم كه زن فاضل و بسيار متديني است را به آنها مي كنم او زن عارف مسلكي است كه مورد علاقه شديد امام بود، نكند خداي ناكرده بعد از من به او كم محبتي شود، نكند خداي ناكرده صداي فرزندان نسبت به او بلند شود. او لطيف و دانا است و گوش دادن به نصايح او مسلما به نفع فرزندان است .

 

سفارش مادرم كه جان عزيزم فداي او باد را مي كنم - او سختيها و مرارتهاي بسيار كشيده است و هميشه انيس و مونس اماممان بوده است - فرزندانم و فاطي خيلي مواظب ايشان باشند، امروز خدمت به خانم روح امام را شاد مي كند .

 

فاطي عزيزم تو خود بهتر از همه مي داني كه دير يا زود همه رهسپار ديار آخرتيم، سعي كن زندگي عادي خود را ادامه دهي و راضي باشي به رضاي حق جل و علا .

 

10.بين خود و خداي خود رضايت كامل دارم كه تمام تلاشم براي تقويت اسلام و نظام و امام بوده است و از اين جهت در آرامش كامل بسر مي برم البته من هم مانند همه كساني كه درگير كارهاي مختلف مبارزاتي و سياسي هستند بي اشتباه نبودم و به اين اعتراف مي كنم ولي تنها كساني اشتباه نمي كنند كه كاري نمي كنند.

 

در زد و خوردهاي سياسي ممكن است كارهائي انجام داده باشم كه مناسب شان امام و يا ياران امام نبوده باشد، تقاضايم از خدا و ياران امام اين است كه مورد عفوم قرار دهند. من در جهت مصلحت امام به هيچ فرد و گروهي رحم نكرده ام و خيلي ها را در اين راستا رنجانده ام كه هنوز هم از اين جهت ناراحت نيستم، از همه بخصوص مادر، فاطي، خواهرها و بچه هاشان و قوم خويشان مادري و پدري، نسبي و سببي اميد عفو و دعاي خير دارم .

 

به حسن و برادرانش اين توصيه را مي نمايم كه هميشه سعي كنند در خط رهبري حركت كنند و از آن منحرف نشوند كه خير دنيا و آخرت در آن است و بدانند كه ايشان موفقيت اسلام و نظام و كشور را مي خواهند. هرگز گرفتار تحليل هاي گوناگون نشوند كه دشمن در كمين است .

 

خداوندا عبد تو پيش تو مي آيد و تنها اميدش به تو است عبدي شرمگين و گناهكار او را به رحمت و بزرگواري خود ببخش يا ارحم الراحمين والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته براي من 10 سال نماز و روزه بدهيد. وصيتنامه هاي قبل از اين تاريخ فاقد ارزش است .

 


 

منابع:

رجا نيوز


برچسب :
نوشته شده در توسط 52560355240585 | لينك ثابت | (0) نظر
چرا ما با وجود اين كه نماز ميخوانيم، آثار آن را در وجود خود مشاهده نميكنيم؟

چرا ما با وجود اين كه نماز ميخوانيم، آثار آن را در وجود خود مشاهده نميكنيم؟ آنچه ما بهجا ميآوريم صورت ظاهرش شبيه نماز است و ما تنها اداي نماز را در ميآوريم! كسي كه در حين نماز به ياد همه چيز هست جز خدا و نماز، آيا به راستي نماز خوانده است؟نمازهايي كه ما ميخوانيم نه تنها موجب تكامل ما نميشود، كه ما بايد از آنها توبه كنيم! آري، گناهانمان كه جاي خود دارد، ما بايد از عبادتها و نمازهاي خود به درگاه خداي متعال توبه و استغفار كنيم!

 

 

اگر كسي در پيش ديگران، براي تعريف از شما الفاظ و عباراتي بگويد كه خودش هم نميفهمد، آيا اين مدح شماست يا آن را استهزا و توهين به خود تلقي ميكنيد؟ در روايتي از پيامبر اكرم (ص) آمده كه حضرت فرمودند: "آيا كسي كه چنين نمازي ميخواند، نميترسد از اين كه خداي متعال او را به صورت الاغي مسخ نمايد؟!".

خداي متعال در قرآن ميفرمايد: "يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَقْرَبُواْ الصَّلَوةَ وَ أَنتُمْ سُكَارَى‏ حَتىَ‏ تَعْلَمُواْ مَا تَقُولُون..." (نساء: 43)
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! در حال مستى به نماز نزديك نشويد، تا بدانيد چه مى‏گوييد؟!
اگر كسي مست باشد، سخنان او چه ارزشي ميتواند داشته باشد؟! اگر چه ظاهر اين آيه، مستي و گيجي و غفلت ناشي از خوردن شراب است، ولي با توجه به تعليلي كه در آن ذكر گرديده، خطاب آيه در واقع به همه كساني است كه در حال غفلت و بيخبري به نماز ميايستند و با خدا سخن ميگويند. تعليل اين آيه براي نهي از نماز در حال مستي اين است: حَتىَ‏ تَعْلَمُواْ مَا تَقُولُون؛ تا بدانيد چه مى‏گوييد؛ يعني انسان مست چون نميفهمد كه چه ميگويد، از اين رو نبايد به نماز نزديك شود. با اين حساب، همه كساني كه در حال نماز از خدا غافلند و هوش و حواسشان در جايي ديگر است مشمول اين تعليل ميگردند؛ چرا كه آنان نيز نميفهمند كه چه ميگويند.
زراره از امام باقر (ع) روايت كرده كه فرمود: هنگامى كه كسالت و چرت بر تو مسلط است و يا شكمت سنگين شده به نماز نايست، زيرا بيم آن هست كه در آن حال دچار نفاق شوى، (خداى نخواسته با خود بگويى چه كسى حال دارد برخيزد نماز بخواند، و يا آرزو كنى اى كاش نماز واجب نمى‏بود، و از اين قبيل تصورات منافقانه)، براى اين كه خداى تعالى مؤمنين را نهى كرد از اين كه در حال سكارى به نماز بايستند، و منظورش از حالت سكارى، حالتى است كه خواب بر آدمى مسلط شده باشد. علامه طباطبايي در اينباره ميفرمايند: اين كه امام (ع) فرمود: (زيرا بيم آن هست كه در آن حال دچار نفاق شوى) مساله نفاق را از جمله:"يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ..." استفاده فرموده، چون كسى كه از اين خطاب سرپيچى كند قهرا مؤمن نخواهد بود و وقتى مؤمن نباشد منافق است، و اين كه در آخر حديث آمده بود: و منظورش از حالت سكارى حالتى است كه خواب بر آدمى مسلط شده باشد احتمال دارد كلام راوى باشد احتمال هم دارد كه كلام امام (ع) باشد، و امام خواسته باشد آيه شريفه را به باطنش تفسير كند، و در نتيجه روايت از موارد تفسير به باطن قرآن باشد، ممكن هم هست اصلا منظور از مستى خواب بوده، در نتيجه تفسير از قبيل تفسير به ظاهر باشد، نه به باطن. ما به ارزش نماز پي نبردهايم وگرنه چيزي و عملي بهتر از نماز نميتواند انسان را به خدا نزديك كند. اگر چيزي بهتر و مؤثرتر از نماز در مسير تكامل انسان وجود داشت، خداوند به طور حتم در قرآن بيشتر بر روي همان تأكيد ميكرد. اگر كاري مهمتر از نماز بود انبياء و اولياي الهي به همان بيشتر از هر چيز اهميت ميدادند. چرا اميرالمؤمنين (ع) از ميان همه عبادتها و كارها، نماز را انتخاب كرده بود و در شبانهروز هزار ركعت نماز ميخواند؟!


برچسب :
نوشته شده در توسط 52560355240585 | لينك ثابت | (0) نظر

X