موضوعات مطالب
آرشيو مطالب
صفحه ها
آمار و امكانات
دنیای بی امام
پیوندها
سایر امکانات
پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله : اگر بنده ارزش ماه رمضان را بداند، آرزو مى كند كه سراسر سال، رمضان باشد
طلوع آفتاب « تقديم به حضرت موسي بن جعفر عليه السلام»

طلوع آفتاب
« تقديم به حضرت موسي بن جعفر عليه السلام»



هفتم ماه صفر است و امروز مي توان چيدن گل بوته لبخند خورشيد آسمان شهر مدينه را به تماشا نشست. آن گاه كه سروش امين جام دل را از معجون شگفت بشارتي عظيم آكنده مي سازد. زمين ملتهب است و زمان در گردونه خويش مستانه مي چرخد. وهم و سكوت بر گستره قلب ها سايه افكنده است و چشم ها در انتظار رؤيت خورشيد امامت، افق ولايت را به نظاره نشسته است. باز هم شميم پر شراره علوي و اين بار خانه صادق آل علي (عليه السلام).

آري، اين گونه بود كه به سال 128 ه. كودكي به جهان لبخند مي زند تا سجده كنندگان معتكف سر از سجده بر گيرند و تارهاي عنكبوتي ريا را كه بر پيشانيشان تنيده بودند بدرند و به تماشاي زين المجتهدين بنشينند كه از زمزمه هاي «ليغفر لَكَ الله ما تقدم من ذنبك و ما تأخر» حاملان عرش سر به زير افكنند.

او مي آيد، سومين فرزند جعفر بن محمد تا همگان تفسير «كانوا قليلاً من الليل ما يهجعون و بالاسحارِهم يستغفرون» را از بر كنند.

او مي آيد، هفتمين پيشواي شيعه و نهمين شمس منظومه عصمت تا در بُحراني ترين شرايط تاريخ اسلام لواي زرين امامت را به دست گيرد و سبزپوشان اهل ولايت را از سياهي دوران حكومت آل عباس به سلامت عبور دهد و شيعه را از اضمحلال و نابودي مصون دارد.
او مي آيد، هفتمين پيشواي شيعه و نهمين شمس منظومه عصمت تا در بُحراني ترين شرايط تاريخ اسلام لواي زرين امامت را به دست گيرد و سبزپوشان اهل ولايت را از سياهي دوران حكومت آل عباس به سلامت عبور دهد و شيعه را از اضمحلال و نابودي مصون دارد

در آن روزگاري كه انعكاس صداها در حنجره محبوس شده بود و فرزندان سياه دل عباس، دارهاي بر افراشته را محكم مي كردند، خون هاي مطهري را كه ريخته بودند نمي شستند تا درس عبرتي باشد براي آناني كه هنوز نفس در سينه دارند و زمزمه اي بر لب!

آن گاه كه حاكمان روبَه صفت نگذاشتند كه در روشنايي روز، نداي حقيقت و توحيد را بر فراز منبر جدش رسول اللّه «صلي الله عليه و آله» باز گويد، در حصار ميله هاي گستاخ زندان هارون الرشيد، زيباترين اسرار بندگي و حق جويي را به يارانش ابلاغ كرد.

آن هنگام كه قامت ايستاده سروِ صبر را با دستاني بسته در مخوف ترين قلعه تاريخ زنداني كردند و به گمان خويش نور نبوت را به حبس كشيدند، چنان از رسالت خويش و امامت اين يگانه ميراث خاندان وحي سخن مي راند كه طنين صدايش تا ابد در ذهن تاريخ باقي است.

سكوت شكننده اش كه نشاني از مظلوميت و حقانيت بود به چشمان خيره آموخت كه در علم و حلم و شجاعت هم چون اجداد طاهرينش است.

آري ما امت هميشه مظلوم عشقيم، امت اشك و ناله، روضه و حوزه، اسلام و تشيع و در يك كلام ما شيعه موسي بن جعفريم. همو كه تاريخ درباره او صادقانه شهادت داده است كه: هرگاه زنجير بر دستاني سنگيني مي كند، گويا كه آسمان را به زنجير كشيده اند.



پي نوشت ها:

1. سوره فتح (48) آيه 2.

2. سوره الذاريات (51) آيه 17 - 18.


برچسب :
نوشته شده در توسط 52560355240585 | لينك ثابت | (1) نظر

X