موضوعات مطالب
آرشيو مطالب
صفحه ها
آمار و امكانات
دنیای بی امام
پیوندها
سایر امکانات
پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله : اگر بنده ارزش ماه رمضان را بداند، آرزو مى كند كه سراسر سال، رمضان باشد
چرا ما با وجود اين كه نماز ميخوانيم، آثار آن را در وجود خود مشاهده نميكنيم؟

چرا ما با وجود اين كه نماز ميخوانيم، آثار آن را در وجود خود مشاهده نميكنيم؟ آنچه ما بهجا ميآوريم صورت ظاهرش شبيه نماز است و ما تنها اداي نماز را در ميآوريم! كسي كه در حين نماز به ياد همه چيز هست جز خدا و نماز، آيا به راستي نماز خوانده است؟نمازهايي كه ما ميخوانيم نه تنها موجب تكامل ما نميشود، كه ما بايد از آنها توبه كنيم! آري، گناهانمان كه جاي خود دارد، ما بايد از عبادتها و نمازهاي خود به درگاه خداي متعال توبه و استغفار كنيم!

 

 

اگر كسي در پيش ديگران، براي تعريف از شما الفاظ و عباراتي بگويد كه خودش هم نميفهمد، آيا اين مدح شماست يا آن را استهزا و توهين به خود تلقي ميكنيد؟ در روايتي از پيامبر اكرم (ص) آمده كه حضرت فرمودند: "آيا كسي كه چنين نمازي ميخواند، نميترسد از اين كه خداي متعال او را به صورت الاغي مسخ نمايد؟!".

خداي متعال در قرآن ميفرمايد: "يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَقْرَبُواْ الصَّلَوةَ وَ أَنتُمْ سُكَارَى‏ حَتىَ‏ تَعْلَمُواْ مَا تَقُولُون..." (نساء: 43)
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! در حال مستى به نماز نزديك نشويد، تا بدانيد چه مى‏گوييد؟!
اگر كسي مست باشد، سخنان او چه ارزشي ميتواند داشته باشد؟! اگر چه ظاهر اين آيه، مستي و گيجي و غفلت ناشي از خوردن شراب است، ولي با توجه به تعليلي كه در آن ذكر گرديده، خطاب آيه در واقع به همه كساني است كه در حال غفلت و بيخبري به نماز ميايستند و با خدا سخن ميگويند. تعليل اين آيه براي نهي از نماز در حال مستي اين است: حَتىَ‏ تَعْلَمُواْ مَا تَقُولُون؛ تا بدانيد چه مى‏گوييد؛ يعني انسان مست چون نميفهمد كه چه ميگويد، از اين رو نبايد به نماز نزديك شود. با اين حساب، همه كساني كه در حال نماز از خدا غافلند و هوش و حواسشان در جايي ديگر است مشمول اين تعليل ميگردند؛ چرا كه آنان نيز نميفهمند كه چه ميگويند.
زراره از امام باقر (ع) روايت كرده كه فرمود: هنگامى كه كسالت و چرت بر تو مسلط است و يا شكمت سنگين شده به نماز نايست، زيرا بيم آن هست كه در آن حال دچار نفاق شوى، (خداى نخواسته با خود بگويى چه كسى حال دارد برخيزد نماز بخواند، و يا آرزو كنى اى كاش نماز واجب نمى‏بود، و از اين قبيل تصورات منافقانه)، براى اين كه خداى تعالى مؤمنين را نهى كرد از اين كه در حال سكارى به نماز بايستند، و منظورش از حالت سكارى، حالتى است كه خواب بر آدمى مسلط شده باشد. علامه طباطبايي در اينباره ميفرمايند: اين كه امام (ع) فرمود: (زيرا بيم آن هست كه در آن حال دچار نفاق شوى) مساله نفاق را از جمله:"يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ..." استفاده فرموده، چون كسى كه از اين خطاب سرپيچى كند قهرا مؤمن نخواهد بود و وقتى مؤمن نباشد منافق است، و اين كه در آخر حديث آمده بود: و منظورش از حالت سكارى حالتى است كه خواب بر آدمى مسلط شده باشد احتمال دارد كلام راوى باشد احتمال هم دارد كه كلام امام (ع) باشد، و امام خواسته باشد آيه شريفه را به باطنش تفسير كند، و در نتيجه روايت از موارد تفسير به باطن قرآن باشد، ممكن هم هست اصلا منظور از مستى خواب بوده، در نتيجه تفسير از قبيل تفسير به ظاهر باشد، نه به باطن. ما به ارزش نماز پي نبردهايم وگرنه چيزي و عملي بهتر از نماز نميتواند انسان را به خدا نزديك كند. اگر چيزي بهتر و مؤثرتر از نماز در مسير تكامل انسان وجود داشت، خداوند به طور حتم در قرآن بيشتر بر روي همان تأكيد ميكرد. اگر كاري مهمتر از نماز بود انبياء و اولياي الهي به همان بيشتر از هر چيز اهميت ميدادند. چرا اميرالمؤمنين (ع) از ميان همه عبادتها و كارها، نماز را انتخاب كرده بود و در شبانهروز هزار ركعت نماز ميخواند؟!



برچسب :
نوشته شده در توسط 52560355240585 | لينك ثابت | (0) نظر

X