موضوعات مطالب
آرشيو مطالب
صفحه ها
آمار و امكانات
دنیای بی امام
پیوندها
سایر امکانات
پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله : اگر بنده ارزش ماه رمضان را بداند، آرزو مى كند كه سراسر سال، رمضان باشد
ماجراي متنبه شدن آيت الله بهاءالديني به دليل بداخلاقي با مادر

حضرت آيت الله بهاء الديني درباره نحوه كسب علم و درس خواندن واقعه‌اي را تعريف كرده‌اند كه تاثير بسياري در زندگي‌شان  داشته است:

 

 بنده چهار سال مدام مشغول تفكر بودم؛ تا اين كه دريچه‌اي به رويم باز شد و در موضوعي ده سال به فكر و تعمق اشتغال داشتم و سرانجام به نتيجه رسيدم. اگر تفكر در زندگي انسان باشد، عبادات انسان عمق بيشتري مي يابد و حال معنوي بهتري خواهد داشت.

 

فكر است كه بيداري صبحگاهي آدمي را عظمت مي‌بخشد و به تهجد و عبادات او بها مي‌دهد. بايد قبل از اذان صبح بيدار شويم و مدتي فكر كنيم، تا آثار معجزه آساي تفكر را دريابيم.

 

 

 اگر جاي خلوت و مكاني مقدس را انتخاب كنيم، بركات بيشتري خواهد داشت. بنده اغلب جاهايي كه مي‌خواستم بروم پياده مي‌رفتم و راههاي خلوت را انتخاب مي‌كردم، تا بتوانم بهتر و بيشتر به فكر خود ادامه دهم.گاهي مسيري سي كيلومتر بود، اما خسته نمي‌شدم؛ زيرا هميشه مشغول به تفكر و تعمق بودم.

 

بارها پياده به مسجد جمكران مي رفتم، تا بهتر بتوانم چيزهايي را به دست آورم و فكر كنم. بايد بدانيم كه فكور بودن، نقش ارزشمندي در رسيدن به مقامات معنوي دارد.

بسياري از معضلات فكري و مشكلات علمي انسان حل مي‌شود، مسائلي همچون حاكميت خداي متعال بر هستي، مقام و ارزش معصومين عليهم السلام و نقش آنان در جهان و عالم تكوين، عظمت قدرت الهي و ضعف خرد بشري و قدرتهاي ظاهري در مقابل پرودگار متعال و ... .»

 

ايشان درباره عاقبت بداخلاقي با والدين نيز خاطره‌اي تعريف كرده‌اند و گفته‌اند: در ماه مبارك رمضان، علاوه بر كارهاي روزانه، گاهي ساعتي نزد مادرم مي ماندم و پس از صرف افطار به ادامه درس و بحث و مطالعه مي‌پرداختم.

 

شبي دير وقت به خانه برگشتم، به طوري كه يك ساعت بيشتر به اذان صبح نمانده بود!هنگامي كه وارد خانه شدم، مادرم را چنان ناراحت و آشفته خاطر ديدم كه ناگهان به سوي من آمد و گفت: چرا اين قدر دير كردي؟! از ناراحتي و نگراني تا الان نخوابيده ام.

 

و بنده با غرور جواني اي كه داشتم، به جاي اظهار محبت و عذرخواهي از ايشان گفتم: بي خود نخوابيده ايد، مي خواستيد بخوابيد.اما چندي نگذشت كه چوب اين برخورد غلط را خوردم. هر چند آن شب در پي كار خوب و پسنديده بودم، ولي به خاطر پايمال كردن حقوق ديگران و اذيت پدر و مادر تنبيه شدم.


برچسب :
نوشته شده در توسط 52560355240585 | لينك ثابت | (1) نظر

X