موضوعات مطالب
آرشيو مطالب
صفحه ها
آمار و امكانات
دنیای بی امام
پیوندها
سایر امکانات
پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله : اگر بنده ارزش ماه رمضان را بداند، آرزو مى كند كه سراسر سال، رمضان باشد
كتابي كه رهبرانقلاب خواندنش را مغتنم دانستند

رمان ريشه‌ها بيشتر از يك توصيه‌ي ادبي توصيه‌اي سياسي براي تقويت تصوير ذهني مردم است. با اينكه رمان ريشه‌ها كتاب جديدي نيست، اما براي جامعه‌ي جوان ما كه شايد از تاريخ استعمار و سلطه‌گري غربي‌ها كمتر بداند آموزنده و خواندني است.


به گزارش پايگاه اطلاع‌رساني دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمي سيدعلي خامنه‌اي، رئيس‌جمهور كنوني آمريكا يك سياه‌پوست است. هرچند آمريكا اين روزها نياز دارد كه مسأله‌ي تبعيض نژادي را حل شده معرفي نمايد اما جنبش‌هاي نژادپرستانه‌ از بدو انتخاب باراك حسين اوباما، از هيچ حمله و توهيني به او دريغ نكردند. 

برچسب :
نوشته شده در توسط 52560355240585 | لينك ثابت | (0) نظر
گناه از روي جهالت است يا غفلت؟

گناه از روي جهالت است يا غفلت؟

در اين مقاله سعي در پاسخ به اين پرسش هستيم كه گناه از روي جهالت است يا غفلت؟

ما انسانها از زمان خلقت حضرت آدم (عليه السلام) از طرف خداوند متعال توصيه بر گناه نكردن شده ايم. يعني در واقع خداوند متعال به ما انسانها نعمت هاي زيادي داده است و از ما خواسته است كه براي شكر گزاري و تشكر از اين نعمت هايي كه داده است گناه نكنيم. يعني اين نعمت ها را سبب گناه كردن قرار ندهيم.

حال بسياري از انسان ها دوست دارند كه شكر گزار نعمت هاي خداوند باشند و بسياري ديگر دوست دارند كه گناه نكنند.

حال با اين توصيف، چه عامل هايي باعث مي شود كه فرد به سمت گناه برود؟

بيشتر گناه هايي كه از انسان سر مي زند از دو نقطه سرچشمه مي گيرد:1- از جهالت 2- از غفلت

بعد از تعريف كردن اين دو كلمه ما به اصل موضوع مي رسيم.


برچسب :
نوشته شده در توسط 52560355240585 | لينك ثابت | (0) نظر
استكبار 10سال براي فتنه88 طراحي و فكر كرده بود

تحليل بادامچيان از وقايع بعد از انتخابات سال88

 


با فرا رسيدن ايام سالگرد دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري، داشتن نگاه آسيب شناسانه به اين انتخابات و وقايعي كه بعد از آن رخ داد و كشور را مدتي با بحران مواجه كرد، ضروري به نظر مي رسد.


فتنه

توجه به اين نقاط عطف تاريخ سياسي كشور از اين حيث مهم به شمار مي رود كه نظام جمهوري اسلامي كه ماهها با تبليغات بيگانگان مبني بر تضعيف مشروعيت نظام مواجه شده بود، توانست با تدبير مقام معظم رهبري از اين برهه حساس به سلامت عبور كند.

اسدالله بادامچيان از فعالان سياسي كهنه كار كشور كه داراي سابقه عضويت در يكي از قديمي ترين احزاب كشور يعني حزب موتلفه اسلامي است در گفت و گويي با تبيان به آسيب شناسي «فتنه 88» و همچنين تحليل آسيب شناسانه جريانات اصولگرا و اصلاح طلب دراين وقايع پرداخته است.

مشروح گفت و گوي تبيان با اسدالله بادامچيان را در زير مي خوانيد:


برچسب :
نوشته شده در توسط 52560355240585 | لينك ثابت | (0) نظر
بيانات مقام معظم رهبرى در ديدار كارگزاران، به مناسبت «عيد غدير خم»

بسم‏اللَّه‏الرّحمن‏الرّحيم‏

بنده هم اين عيد بزرگ و عيد اللَّه‏اكبر را به همه مسلمانان عالم، بخصوص شيعيان سراسر جهان و بالاخص ملت عظيم‏الشّأن، مؤمن و موالى ايران و به جمعِ حاضرِ عزيزان كارگزار و خدمتگزار ملت اسلامى، تبريك عرض مى‏كنم. اميدواريم خداوند به ما توفيق ببخشد كه به معناى حقيقى كلمه، رهسپار راه «ولايت» - كه امروز در معارف و حيات تاريخى اسلام تثبيت شده است - به حساب آييم.

در باب غدير، انسان از ابعاد گوناگونى مى‏تواند نظر بيندازد و بهره معنوى و فكرى بگيرد. يكى، اصل و موضوع «ولايت»، به عنوانِ استمرار نبوّت است. اين، موضوع مهمّى است. نبوّت عبارت است از گزاردن پيغام پروردگار در ميان بشر در برهه‏اى از زمان و تحقق اراده الهى به وسيله شخصى كه مبعوث و برگزيده پروردگار است. بديهى است اين دوره هم تمام مى‏شد و مى‏گذشت. كه: «انّك ميّت و انّهم ميّتون.»(1) امّا اين حادثه الهى و معنوى، با رفتن پيغمبر، منقطع نمى‏شود؛ بلكه هر دو جنبه‏اش باقى مى‏ماند. يكى جنبه اقتدار الهى، حاكميّت دين و اراده پروردگار در ميان بشر است. انبيا مظهر، اقتدار پروردگار در ميان بشر بودند. انبيا كه نيامدند مردم را فقط نصيحت كنند. نصيحت و تبليغ، بخشى از كار پيغمبران است. پيغمبران همه آمدند تا جامعه‏اى را بر اساس ارزشهاى الهى به وجود آورند؛ يعنى در واقعيتِ زندگىِ مردم تأثير بگذارند. بعضى توانستند و مبارزاتشان به نتيجه رسيد؛ بعضى هم نتوانستند. اين جنبه از زندگى پيغمبر كه مظهر قدرت خدا در زمين و در ميان بشر و مظهر حاكميّت و ولايت الهى در ميان مردم است، استمرار پيدا مى‏كند؛ براى اين‏كه معلوم شود، دين در هيچ زمانى نمى‏تواند اثر خود را ببخشد، مگر اين‏كه زمامدارى، حاكميّت و اقتدار، در آن وجود داشته باشد.

جنبه دومِ موضوع كه آن هم به‏همين اندازه مهمّ است، اين است كه حال كه اين حاكميّت، با رفتن نبى قطع نمى‏شود و استمرار پيدا مى‏كند، نمى‏تواند يك حاكميّت برهنه و بى‏نصيب از معنوّيات پيغمبر باشد. درست است كه پيغمبر داراى مقام ممتازِ استثنايى است و هيچ‏كس ديگر با او مقايسه نمى‏شود؛ امّا استمرار وجود او، بايد متناسب با او باشد. ارزشهاىِ وجود مقدّس پيغمبر، بايد در كسى كه استمرار وجود اوست به قصد ظرفيّت آن شخص، حفظ شود. در آن دوره و فصل مهم از تاريخ نبوّت و ولايت، كه بايستى معصوم مى‏بود تا انحراف پيش نيايد، جز در وجود مقدّس اميرالمؤمنين، على بن ابى‏طالب عليه السّلام، چنين چيزى متحقّق و متبلور نبود. ماجراى غدير، اين دو چيز را با هم، در تاريخ اسلام ثبت كرده است. لذا، اين يك بُعد از مسأله غدير است. يك بُعد ديگر، شخصيتِ خودِ اميرالمؤمنين است. بعد ديگر، اهتمام نبىّ‏اكرم به مسائل بعد از وفات خودشان است. اينها ديدگاههاى مختلفى است كه مسأله غدير را از همه اين جنبه‏ها مى‏شود مورد بررسى قرار داد. آنچه كه امروز بنده مناسب مى‏بينم در باب مسأله غدير به شما برادران و خواهران كه مسؤولين كشور هستيد و همچنين به ملت عزيزمان - با اختلاف مذاهبى كه دارند - و امّت بزرگ اسلامى عرض كنم، اين است كه غدير، واقعيّتى است كه اتّفاق افتاده است و مفهومى هم دارد كه ممكن است يك نفر اين مفهوم را درك كند يك نفر ديگر، درك نكند. ما كه شيعه هستيم، معناى غدير را همان چيزى مى‏دانيم كه در طول اين هزار و چهار صد سال بازگو كرده‏ايم، تحقيق كرده‏ايم، نوشته‏ايم و آن را در جان و دل خودمان ثبت و ضبط كرده‏ايم. ديگران و بقيه فِرَق اسلامى هم، هر كدام نظرات خودشان را دارند.

در مورد ماجراى غدير، دو چيز هست كه جامعه ايرانى و همه شيعيان در نقاط مختلف عالم و كشورهاى گوناگون، بايد آنها را با هم مورد توجّه قرار دهند. يكى اين است كه اعتقاد به غدير، ولايت و امامت، كه ركن اصلى مذهب شيعه است، بايد مثل بقيّه مباحث مهم كلامى، مايه اختلاف بين مسلمانان نشود. نه شيعه و نه غير شيعه از فِرَق اسلامى، نسبت به اين مسأله، اين حالتِ حسّاسيت را به وجود نياورند كه در ميان خودشان اختلاف و تفرقه بيندازند؛ چون، اين چيزى است كه دشمن مى‏خواهد. حالا قضيه غدير، كه قضيه مهم و بزرگى است؛ دشمنان اسلام حتّى از قضاياى كوچك مربوط به هر يك از فِرَق و جماعات اسلامى، مى‏خواهند براى ايجاد اختلاف استفاده كنند.

به كشورهاى اسلامى نگاه كنيد! همه‏جا وسايل براى تفرقه افكنى هست. يك عدّه هم، حقيقتاً در اين بين، سرشان كلاه مى‏رود. يعنى فريب مى‏خورند، بازى مى‏خورند و بازيچه دست دشمن مى‏شوند. امروز امّت اسلامى، بايد متّحد باشد. نقاط اتّحاد و اجتماع زيادى هست كه هميشه بايد آنها را در نظر داشته باشيم.

مطلب دومى كه بايد مورد نظر باشد، اصلِ خودِ مفهومِ حديثِ غدير و حادثه غدير است كه بايد مغفولٌ‏عنه واقع نشود. ما البته به همه فِرق اسلامى اين سفارش را مى‏كنيم، نه اين‏كه فقط به شيعه بخواهيم بگوييم «آقا غديرت را فراموش نكن!» ما به همه فِرق اسلامى مى‏گوييم: «مبانى‏تان را فراموش نكنيد.» در اين‏جا به شيعه تأكيد مى‏كنيم كه بر انديشه و فكر غدير، تكيه كند. اين، يك فكر مترقّى است. اگر ما مى‏گوييم «اتّحاد اسلامى» و پايش هم مى‏ايستيم (ما با همه قدرت، پاى موضوع وحدت اسلامى، در مقابل دشمنان وحدت ايستاده‏ايم) نبايد تصوّر شود كه اين مفهومِ مهم، مترقّى، اصلى و نجاتبخش اسلامى، يعنى مفهوم ولايت و غدير را فراموش خواهيم كرد. موضوع غدير نبايد فراموش شود؛ چون مسأله خيلى مهمّى است. همان‏طور كه عرض كردم، اگر مسأله غدير - با آن دو جنبه‏اى كه اوّلِ صحبتم گفتم - مورد ملاحظه قرار گيرد، امروز اسلام دنيا را نجات خواهد داد. يك عدّه هستند كه تصوّر مى‏كنند مى‏شود ملتى مسلمان بود؛ امّا به احكام اسلامى عمل نكرد! اين تصوّر، معنايش جدايى دين از سياست است. معنايش اين است كه اسمتان مسلمان باشد، امّا به احكام اسلامى عمل نكنيد و سيستم بانكدارى، اقتصاد، آموزش و پرورش، شكل و محتواى حكومت و ارتباطات فرد و جامعه‏تان، به خلاف اسلام و طبق قوانين غيراسلامى و حتّى ضد اسلامى باشد. البته، اين، در مورد كشورهايى است كه قانون دارند؛ اگرچه طبق اراده و خواست يك انسان قاصر و ناقص باشد. امروز در بعضى كشورهاى اسلامى، حتّى قانون هم نيست؛ حتّى قانون غيراسلامى هم وجود ندارد و اراده اشخاص مهمّ است. در رأس قدرت يك نفر نشسته است و دستور مى‏دهد: اين‏طورى شود، آن‏طورى شود. نمى‏شود كه ما فرض كنيم عدّه‏اى مسلمانند، امّا از اسلام فقط نماز، روزه، طهارت و نجاست و امثال اين چيزها را دارند. در جوامعى كه مى‏خواهند مسلمان باشند، اسلام بايد حاكم باشد. غدير، اين پيام را داشت. امروز بسيارى از جوامع، چوب عدم اعتقاد به اين معنا را مى‏خورند. ببينيد ماجراى غدير، اين‏جا چقدر مى‏تواند الهامبخش باشد!

نكته دوم اين است كه بعضى از كشورهايى كه به نحوى خودشان را مقيّد به احكام اسلامى نشان مى‏دهند، براى مسائلشان، به آيه و روايتى استناد مى‏كنند؛ چهار نفر عمّامه به سر را هم به خدمت مى‏گيرند، براى اين‏كه در جايى برايشان فتوايى بدهند و كارى كنند. اين كشورها، اگر چه به‏ظاهر چيزى مثل حاكميّت اسلامى دارند، امّا حاكميّت اسلامى با ارزشها و معيارهاى نَبَوى و وَلَوى، علم و تقوا، عدالت، عبوديّت خدا و خشيّت الهى و «ترتعد فرائسه فى المحراب»(2)، كه روش انبيا و اوليا و مقرّبترين افراد به خدا بوده است، در جامعه‏شان مطرح نيست. اگر تعبيرات تندتر و واضحترى نخواهيم بكنيم، آنها يك عدّه آدمهاى دور از دينند.

پس، غدير يك مفهوم مترقّى و نجاتبخش است. ولايت در اسلام يك مفهوم عالى است. اين را بايد بفهمند. شيعه بايد به ولايت افتخار كند و غير شيعه هم سعى كند آن را بشناسد. بحث علمى و دانستن كه دعوا ندارد. بدانند كه اصلاً اين موضوع چيست.

متأسّفانه امروز يكى از كارهايى كه دشمنان به صورت برنامه‏ريزى شده انجام مى‏دهند، اين است كه عقايد شيعه را در دنيا به صورت وارونه جلوه دهند. يك عدّه، براى همين كار، كتاب مى‏نويسند و پول مى‏گيرند تا اين جاذبه انقلاب اسلامى، حركت عظيم و بيدارى اسلامى، نتواند مردم دنيا را جذب كند. امروز اين كارها مى‏شود. لذا، كسانى كه مى‏توانند پيام صحيح تشيّع را به مغزها، ذهنها و دلهاى تشنه و محتاج منتقل كنند، بايد اين كارِ مهمّ را بكنند. در جامعه ما هم، بحمداللَّه، ولايت، از گذشته تا امروز، تأثيرات خود را در همه ابعاد نشان داده است. از اوّلِ حركتِ انقلابى، همين‏گونه بود. امام بزرگوار رضوان‏اللَّه‏تعالى‏عليه، با استمداد از شاخه‏هاى ولايت، اين انقلاب را به پيروزى رساندند. موضوع عاشورا و كربلا، محبّت به اهل بيت عليهم‏السّلام و كوشش براى شبيه‏شدن به آنها، روحيه جهاد مظلومانه و صبر بر اين جهاد، جزو خصوصيات و معارف مربوط به ولايت است. امام به اين وسيله توانستند اين انقلاب را به پيروزى برسانند و اين نظام را تشكيل دهند. البته نظامى نظام اسلامى است كه از ولايت هم سيراب مى‏شود و برخوردار مى‏گردد. دشمنها تبليغ نكنند كه «اين، يك انقلاب شيعى و مخصوص شيعه است و شامل غيرشيعه نمى‏شود.» از خصوصيّات محيط ولايت، اين است كه چشم را به مفاهيم اسلامى باز مى‏كند. ما به بركت درسى كه اهل بيت دادند، از مفاهيم اسلامى و قرآنى، حدّاكثر استفاده را كرديم. شيعيان، پيروان اهل بيتند. امروز هم بحمداللَّه، همين‏طور است. اين حالتِ عاطفه و محبّت شديدى كه در ميان مردم ما نسبت به دوستان، نسبت به مظلومين و محرومين، مردم فلسطين، ستمديدگان اروپا و مظلومين بخشهاى ديگر دنيا هست، اساساً روحيه شيعى و ولايتى است.

اين اشكها، دور هم نشستنها، ذكر مصيبت كردنها، اين محرّم و عاشورا، در روحيه و فضاى زندگى مردم ما تأثير مى‏گذارد. آن خشكى و بى‏روحىِ بعضى از جوامع ضدّشيعى - متأسفانه بعضى حكومتها، مردمشان را نه غيرشيعى، بلكه ضدّشيعى بار مى‏آورند - بحمداللَّه، در جامعه ما نيست. جامعه ما، جامعه‏اى منعطف، با حال، با روحيّه، اهل عاطفه و تعطّف است.

ايستادگى در مقابل دشمن هم، از خصوصيات ولايت است. چون ائمّه ما، الگوى اين ايستادگى‏اند؛ از نمونه كربلا بگيريد تا امامزاده‏هايى كه در سخت‏ترين شرايط مقاومت كردند و به شهادت رسيدند، تا على‏بن موسى‏الرّضا، عليه‏آلاف‏التّحيةوالثّناء كه با يك سياست الهى به جنگ دشمن رفت، تا موسى‏بن جعفر عليه‏الصّلاةوالسّلام كه سالهاى زندان را تحمّل كرد، تا ائمّه ابناءالرّضا عليهم‏السّلام كه ساليان دراز رنج تبعيد را تحمّل كردند. انواع و اقسام تحمل رنج براى خدا، در ميان ائمّه، از اوّل تا آخر و در طول اين دويست‏وپنجاه سال، وجود دارد. خوب؛ مردم ما اينها را ياد گرفتند. اينها درس است. لذا، مى‏بينيد كه مردم مى‏ايستند و همين ايستادگى هم آنها را پيروز مى‏كند.

مردم ما، در مقابل استكبار، امريكا و تهديد، ايستادند. آن وقت كه دو بلوك شرق و غرب، عليه جمهورى اسلامى دست به دست هم داده بودند، مردم ايستادند و به زانو درنيامدند؛ بلكه دشمن را به زانو درآوردند. امروز هم در مقابل تهديدهاى امريكا، توطئه‏ها و حيله‏گريهاى دشمنان گوناگون و نفاقِ چهره‏هايى كه سعى مى‏كنند خودشان را طرفدار حقوق بشر نشان دهند - در حالى كه ضدّ حقوق بشر و اصلِ تروريسمند - ايستادگى مى‏كنند و به فضل الهى، در مقابل اين تبليغات خصمانه و معارضه‏ها، پيروز هم خواهند شد. اينها به بركت ولايت است. اين روحيه را، ولايت در جامعه و يك يكِ دلهاى ما تزريق كرده است.

اميدواريم كه خداى متعال تا آخر عمرمان ما را با ولايت زنده بدارد؛ ما را با ولايت به عالم نشئه بعد منتقل كند؛ ما را با ولايت ائمّه عليهم‏السّلام در قيامت محشور كند.

پروردگارا! بركات ولايت را بر مردم ما جارى كن.

پروردگارا! روح مطّهر امام بزرگوار را كه مدّرس بزرگ ولايت بودند، شاد فرما.

پروردگارا! همه كسانى را كه در راه دين و معارف دينى تلاش مى‏كنند و زحمت مى‏كشند، مشمول لطف و فضل خودت قرار بده.

پروردگارا! يادگار امام رضوان‏اللَّه‏عليه را كه امروز هم جاى او در ميان ما خالى است، با اوليايت و پدر بزرگوارشان، محشور فرما!

والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته.

 

 


 

1) زمر: 30


برچسب :
نوشته شده در توسط 52560355240585 | لينك ثابت | (0) نظر

X